آقای اتومبیل های آنتیک

آقای اتومبیل های آنتیک ایران

قبل از اینکه مطلب رو بخونید بد نیست بدونید چون یکی از کارهای ما بازسازی ماشینهای قدیمی هست مطالب مختلف از سایتهای دیگه رو اینجا میاریم و هدف کپی برداری نیست بلکه ابراز ارادت به دوستداران ماشینهای آنتیک و کلاسیک می باشد

می گویند حافظه بصریش حرف ندارد. کافی است وقتی که پشت فرمان مرسدس اش نشسته و می راند، گوشه گلگیر یک ماشین قدیمی را ببیند تا بلافاصله تاریخچه ماشین را برایت بگوید. خودش هم نه تنها به این ویژگی واقف است که با شعفی در صدا تاییدش می کند:« چشم عاشق نتوان گفت که معشوق نبیند.»

هر حرفه ای برای خود پیری دارد و اغراق نیست اگر سیدهاشم نساج کریمی را پیر ماشین بازها در ایران بنامی. آقای مدل های آنتیک. مردی استخوان دار و تحصیلکرده که تازه ترین کارش بازسازی دوجی است که رضا شاه در کرمان سوار آن می شده. این دوج DSIX مهر سال ۱۹۳۴ را بر خود دارد و هشت سال پیش از اینکه استاد نساج به دنیا بیاید، ساخته شده است.

آقای آنتیک زاده و پروده خیابان طبرسی مشهد به تاریخ یازدهم بهمن ۱۳۲۱ است و هنوز هم در این شهر سکونت دارد. به یمن توجه خانواده، لیسانس زبان و ادبیات فرانسه را از دانشگاه فردوسی مشهد می گیرد و به عنوان کارشناس امور اداری تا بازنشستگی در همین دانشگاه خدمت می کند. تکراری است اگر بگویم عشق به اتومبیل از کودکی در وجود او بوده و پیدا کردن عکس ماشین های قدیمی و جدید و یافتن تاریخ و تاریخچه آنها بهترین سرگرمی دوران بچگی؛ چون آنها که سرد و گرم چشیده این مقوله اند، می دانند که این شیفتگی حتما ریشه در کودکی دارد و تا بزرگسالی شخص را رها نمی کند. سید هاشم نساج نیز بر همین طریق، با نخستین عایدی ای که به دست می آورد به عشق کودکی بازمی گردد و ۵۰۰ تومان از حقوق ۹۵۰ تومانی دانشگاه را خرج خرید اولدزمبیل ۱۳۳۷ می کند.

ماشینی که با ۵۰۰ تومان خریده شده بود تا زمان بازسازی کامل پنج هزار تومان خرج روی دست استاد می گذارد اما او را در این کار مصرتر و عاشق تر می کند. خرید و بازسازی بیوکی با تاریخ ۱۹۵۴ اقدام بعدی او در این زمینه است و پس از آن شروع به خریدن چندین دوج پلیموت می کند. دوج هایی که در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی تولید شده اند. خودش می گوید: «چون وضع زندگیم بد نبود، مدام این ماشین ها را می خریدم و بازسازی می کردم و نگه می داشتم. خانه پدریم خیلی بزرگ بود و انتهای حیاط درختان بزرگی داشت که ماشین ها را در سایه این درخت ها پارک می کردم. آن زمان خودم ژیان داشتم و برای رفت و آمد از این ماشین استفاده می کردم اما ماشین های آمریکایی را به خاطر عشقی که داشتم، می خریدم و بازسازی می کردم.»اما حادثه اصلی زندگی استاد نساج وقتی رقم می خورد که قرار می شود بنیاد مستضعفان موزه ای برای خودروهای قدیمی متعلق به دربار و مصادره شده، تحت اختیار این بنیاد طراحی کند.

آن زمان، سخت دنبال شخصی می گشتند که اطلاعات کافی و وافی درباره این ماشین ها داشته باشد و بتواند بنیاد را برای تهیه شناسنامه این خودروها یاری کند. از قضا خسرو معتضد تاریخ نگار و نویسنده ایرانی با استاد نساج رفاقتی دیرینه داشته و او را خبر می کند. از زبان خودش بشنوید: «من آمدم تهران و یک روز ظهر همراه آقای معتضد و آقای جواهری رییس موزه رفتیم کیلومتر ۱۲ جاده کرج. جایی که این ۲۰۰ تا ماشین قدیمی را در یک سوله نگهداری می کردند و روی ماشین ها را چادر کشیده بودند. چادر هر ماشین را که بالا می بردند، من بلافاصله مشخصات ماشین را می گفتم که چه سالی تولید شده و در ایران دست چه کسی بوده و الی آخر... چهار، پنج تا ماشین را که برشمردم، گفتند دیگر کافی است و من فهمیدم که می خواستند مرا امتحان کنند و ببینند واقعا دانشی در این زمینه دارم یا نه. پس از این بود که کار تهیه شناسنامه این ماشین ها را به من سپردند.

من هم انصافا در این کار کم نگذاشتم. خودروهایی که اطلاعات کافی در مورد آنها داشتم که هیچ، آنهایی را که مطمئن نبودم، از طریق موزه با کشور سازنده ماشین مکاتبه می کردیم. چون این ماشین ها سفارشی تولید می شده اند برای دربار و وابستگان به دربار و کشورهای سازنده اطلاعات کافی در این زمینه داشتند. نتیجه اینکه موفق شدم شناسنامه همه این ماشین ها را گردآوری کنم تا برای تاریخ ایران به یادگار بماند.» برای تحقیق بیشتر در این باره او به نقاط مختلفی از ایران و یکی، دو بار هم به اروپا سفر کرده است. در این زمان، آقای نساج از طرف دانشگاه مشهد مامور به خدمت در موزه بوده و مدت هشت سال کارمند پروازی موزه بوده است. او تاریخچه ماشین های تولید شده تا آخر دهه ۶۰ میلادی را هم در همین زمان تدوین کرده است. یکی از برجسته ترین کارهایی که استاد نساج انجام داده، بازسازی «کرایسلرویندسور»ای است به تاریخ تولید ۱۹۴۸. این کرایسلر و دوج ۱۹۳۴ در کرمان بوده اند و گمان کارشناسان این بوده که متعلق به رضا شاهند اما استاد نساج با این استناد که رضا شاه سال ۱۹۴۱ ایران را ترک کرده و ماشینی که هفت سال بعد تولید شده به طور منطقی نمی توانسته متعلق به او باشد، بر این گزاره خط بطلان کشیده اما دوج را همه متفق القولند که وقتی رضا شاه در کرمان بوده، سوار می شده و الان در دست بازسازی است. آقای نساج کریمی بازسازی کرایسلر را پیش از دوج در دستور کار خودش قرار می دهد چون می خواستم کار مشکل تر را اول انجام دهم و کرایسلر خیلی کار داشت.

او این ماشین را شهریور ۸۲ تحویل می گیرد و شهریور ۸۴ سالم و سرحال تحویل سازمان میراث فرهنگی کرمان می دهد. نگاهی به عکس های ماشین قبل و بعد از بازسازی، چرب دستی او را در این حرفه منعکس می کند. اما برخلاف بسیاری از ماشین بازها، او خودش هیچ وقت دست به آچار نمی برد: «سعی کردم فقط در محدوده نظارت فعالیت کنم و وارد حیطه مکانیکی نشوم. این نظارت خودش دانش خاصی می خواهد و تو باید تصویر دقیقی از ماشین با همه جزییاتش را در ذهن داشته باشی که بتوانی مکانیک، صافکار و نقاش را درست راهنمایی کنی که ماشین را با همان جزییاتی که کارخانه ساخته از کار دربیاورند.»

برای رسیدن به چنین نتیجه ای او وقت و انرژی زیادی مصرف می کند. مثلا برای ساختن دستگیره های کرایسلر، دستور می دهد از روی تنها نمونه موجود حدود ۱۲ تا دستگیره بسازند تا چهار تای آنها دقیقا شبیه نمونه اولی از کار دربیاید. به خاطر همین وسواس و دقت است که وقتی پس از دو سال کرایسلر را تحویل می دهد، ساعت و رادیوی ماشین نیز کار می کرده است. ماشینی که ۷۲ سال پیش ساخته شده و تا مرز نابودی مطلق پیش رفته بود.

آقای اتومبیل های آنتیک عاشق ماشین های آمریکایی است و درباره تولیدات سایر کشورها نیز نظر جالبی دارد:

زیباترین ماشین ها را آمریکایی ها ساخته اند.

بادوام ترین ماشین ها را آلمانی ها ساخته اند.

سنتی ترین ماشین ها را انگلیسی ها ساخته اند.

در ماشین های فرانسوی هیچ زیبایی و تشخصی نمی بینم و روس ها را در آخر این فهرست جا می دهم.

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...