مقایسهٔ سدانهای مطرح بازار: کرولا، سراتو و النترا
این یک نبرد سخت بوده و کرولا باید در توصیف واژههایی مانند مشخصات فنی و قیمت با رقبا مبارزه نماید.
باید خاطر نشان ساخت که الانترا، خودروی زیبا و ظریف هیوندای است که دو بار برندهٔ جایزهٔ بهترین خودروی قابل خرید در سگمنت سدان های کامپکت شده است و در طرف دیگر کیا سراتوی جدید قرار دارد که همانند برادر خود یعنی ریو 4 در، عناصری از لوکس بودن و استایل زیبا را پیشنهاد میدهد، عناصری که سلف آن هیچگاه نداشت.
بنابراین، ما نمونههایی از این خودروها را با موتور 1.6 لیتری و برچسب قیمت زیر 250 000 R تهیه نمودهایم تا ببینیم که کدام خودروساز میتواند ادعای فروش بهترین خودروی بالانس شده در این سگمنت را داشته باشد.
نمای خارجی
در اصل، مسالهٔ زیبا شناختی نمیتواند به صورت قاطع بیان شود و این در مورد خودروهای خانوادگی نمود بیشتری دارد. مردم قاعدتاً به سوی خودروهایی با طراحی خنثی و عادی جذب نمیشوند و ما نیز به عنوان خریدار خودرو، نسبت به انتخاب خودروهایی که پرچم سفید را بالا میآورند بی میل هستیم. خوشبختانه، هر سه خودروی حاضر در اینجا، نمای ظاهری خوبی دارند.
در حالی که ترکیب استایل کهنه و تعداد زیاد رندرهای گیج کنندهٔ کرولا، نوید محصول جذابی را نمیداد اما خودروی جدید قطعاً نمای جذاب و دلپذیری دارد.
شکاف جلوپنجرهٔ کرومی همراه با هواکشهایی که به طرف چراغهای جلو کشیده شدهاند و خطوط مرتب به کار رفته در کاپوت و جناحین خودرو و همچنین طراحی موج دار چراغهای عقب با خط سقف منحنی تکمیل میشود و ترکیب رضایت بخشی از خطوط منحنی و صاف را به نمایش میگذارد. همهٔ این موارد کرولا را دینامیک و مجلل نشان میدهد.
استایل انحنایی الانترا در بررسی چند سال پیش این خودرو گیرا و مناسب بود. در مقایسهٔ پهلو به پهلو با کرولا و سراتو، الانترا کمی قدیمی و سال خورده به نظر میآید. البته برای این سال فیس لیفتی وجود دارد که شامل دی لایت های تیغه ای به عنوان مشخصهٔ امروزهٔ هیوندای و تیره تر شدن چراغهای ترمز در عقب است. اما مهمترین نقص الانترا، رینگهای 15 اینچی فولادی آن است که آنرا در مقایسه با رینگهای 16 اینچی آلیاژی دو رقیب دیگر کمی ارزان تر نشان میدهد.
اما در مقابل این LED های در روز روشن سراتو است که چشمها را میرباید. سراتو اسپرت تر به نظر میآید، جوان پسند تر است و با احتیاط بین طراحی انحنا دار وپیچیدهٔ هیوندای و طراحی چهار گوش تویوتا گام بر میدارد.
نمای داخلی
نکتهٔ قابل توجه این است که فاصلهٔ بین محور جلو و عقب در هر سه خودرو 2700 میلی متر است. اگر چه که استفادهٔ واقعی از فضا در این سه خودرو به طور قابل توجهی متفاوت است. در حالی که کره ایها هنوز در حال کار بر روی فضای پای عقب در خودروهای خود هستند، فضای صندوق عقب و فضای کاربردی الانترا به طور قابل توجهی جادار تر از سراتو است. هیوندای همچنین به طرز محسوسی جایگاه رانندگی اسپرت تری دارد.
تویوتا دارای کابینی بسیار جادار است و همچنین صندلی راننده ای دارد که محدودهٔ خوبی برای تنظیم ارتفاع دارد و باعث میشود که سریعاً موقعیت رانندگی خود را بیابید. در این موارد تویوتا از رقبا پیش میافتد. فضای پای عقب نیز خوب است و فضایی حداقل برابر با 65 میلی متر بیشتر از رقبا را فراهم میکند که این مورد به خاطر ترکیب خوب صندلیهایی که نازک تر از نسل قبل هستند و قابلیت حرکت 70 میلی متری دارند به وجود آمده است.
علاوه بر این، گنجایش صندوق کرولا با الانترا برابر است و زمانی که صندلیهای عقب جابجا شوند بیشتر نیز میشود. ذکر این نکته نیز لازم است که کرولا از دستگیرهٔ بستن صندوق عقب محروم است.
در رابطه با کابین تیز کرولا، برخی از آزمایش کنندهها احساسی دوگانه داشتند. کابین با قطعات صخره مانند و با طراحی ردیفی که یادآور لکسس است با استفاده از سطوح نرم به حد کمال میرسد و احساس خوبی را به شما منتقل میکند.
اما در نهایت، “Finish” کلی کابین آنرا در ردهٔ پایین تری قرار میدهد. تودوزی درها در خودروی استفاده شده در تست (و دیگر کرولاهایی که آزمایش کردیم)، نقش ضعیفی در نگهداری پانلها داشتند، مخصوصاً آنهایی که کلیدهای بالابرها را احاطه میکردند.
جزئیات کوچک مثل کفپوش نازک و شل در صندوق عقب نیز کمک میکند تا احساس کنیم که کیفیت مشاهده شده در کرولا نمیتواند با کرهای ها رقابت کند.
اکثر آزمایش کنندهها داشبورد الانترا را بیش از حد شلوغ یافتند و کنترلهای تهویهٔ کوچک آنرا رنج آور توصیف کردند. اما کیفیت مشاهده شده آشکارا بهتر از کرولا است و این خودرو احساس گران تر بودن بیشتری دارد. تنها جنبههایی که از این جلال و شکوه میکاست، مواد استفاده شده از جنس “اورِتان” برای غربیلک فرمان و دسته دنده بود. دو خودروی دیگر یعنی کرولا و سراتو در این موارد از چرم سود جسته بودند.
در مورد کابین سراتو، حتی عیب و نقص کمتری وجود دارد که احساس بهتری از کابین الانترا را به شما انتقال میدهد. جزئیات، مانند تریم فیبر کربن در هماهنگی با کلیدهای تنظیمات سیستم صوتی ارگونومیک بوده و ترکیبی منطقی را به وجود میآورند. همهٔ این موارد به اضافهٔ کنترلهای فرعی خوانا و روشن، کابین سراتو را بهترین مکانی میسازند که شما میخواهید در آن باشید. اگر چه فضای پای عقب کیا کاملاً با کرولا یکی نیست اما خیلی هم تنگ نیست و فضای عقب نیز دارای مجموعهٔ دریچههای هوای مخصوص خود است.
رانندگی و دینامیک
تویوتا سرمایه گذاری بزرگی را انجام داده است تا رانندگی با کرولا بیشتر از قبل لذت بخش باشد. مرکز ثقل پایین تر به همراه کمک فنرهای تجدید نظر شده باعث شدهاند تا کرولا حرکت تیز و دقیقی در جادههای پرپیچ و خم داشته باشد و همهی این موارد به کنترل بهتر حرکات بدنه در سر پیچها کمک میکند. حتی با وجود رینگهای 16 اینچی، سواری این خودرو نرم و انعطاف پذیر است اما باید گفت که با شکوه ترین نوع سواری در بین این سه خودرو نیست.
تشویق اصلی برای الانترا است که اکثر عیوب جاده را خنثی و بی اثر میکند. این آرامش و خونسردی زمانی تکمیل میشود که بدانیم کابین الانترا بهتر از دو خودروی دیگر در برابر صدای موتور و جاده عایق شده است.
اگر چه سواری سراتو تقریباً در حال تعادل با کرولا است، اما سیستم فرمان آن باعث عقب ماندن سراتو میشود. تجربههای تست تست بیانگر عدم دقت فرمان آن بود که باعث ایجاد حسی شبیه عدم آگاهی از چرخهای جلو میگشت. فرمان الانترا در سرعتهای پایین تر کمی سنگین تر احساس میشد.
در توافق کامل با هندلینگ کرولا، سیستم فرمان برقی آن اگر چه کمی سبک و مصنوعی حس میشد اما در عمل دقیق تر از کره ایها بود.
عملکرد و کارایی
با توجه به وزن مشابه سه خودرو و نیروی محرکهٔ تنفس طبیعی 1.6 لیتری، تفاوتهایی بین عملکرد آنها وجود دارد. موتور 1.6 لیتری کرولا بهترین خروجی خود را در دورهای بالا ارائه میدهد، جایی که متاسفانه صدای آن بی ارزش و مزخرف میشود. خوشبختانه، دور موتور در سرعتهای بزرگراهی به حد کافی پایین میآید. در رانندگی شهری، احتیاج است که گیربکس تعییر وضعیت داده شود تا موتور سر حال نگاه داشته شود. گیربکس شش دندهٔ آن، بر خلاف گیربکس کره ایها که تا حدی دندههای لاستیک مانند دارد، جذاب و دقیق است.
بر روی کاغذ، دندههای کوتاه تر کرولا باید اثری زیان آور بر روی مصرف سوخت داشته باشد اما در طی تست مصرف 6.8 لیتر در 100 کیلومتر به دست آمد که بسیار قابل احترام است. هر چند، ماهیت موتور کرولا احتمالاً برخی از این مزیتها را بی اثر میکند و دیده شد که در پشت سر همتایان خود قرار گرفت.
سیستم ترمز کمکی جامع کرولا، استواری خود را در توقفهای چند باره در طی تست نشان داد. مجموعهٔ ترمز ABS-EBD سراتو خیلی در طی توفق ها ضعیف نبود اما تیم ما نوعی از وقفه و یا تردید را در سیستم ترمز در یکی از تستها تجربه کردند. ترمزهای کرولا به طرز محسوسی، آرامش خاطر بیشتری از کیا ایجاد میکنند اما باید اشاره کرد که ترمزهای کیا بهتر از هیوندای است.
ارزش در برابر پول پرداختی
در مواجه با این بخش، شما به سختی میتوانید خودروهای هم قیمت با ساختههای کره ای را پیدا کنید که تا این حد امکانات داشته باشند اما متغیرها بین این دو خودرو غیر عادی است! برای مثال، در حالی که سراتو سیستم تهویهٔ تک ناحیه ای و سیستم روشنایی خودکار چراغها را دارد، الانترا با تهویهٔ دو منطقه ای و برف پاکن های خودکار تلافی میکند!
اما سراتو با سطح گسترده تری از ویژگیهای ایمنی (ایربگ های جلویی، کناری و پرده ای در برابر آیتمهای جلویی دو تایی الانترا) و کروز کنترل و رینگهای آلیاژی جلو میافتد.
گیج کننده ترین بخش در مورد الانترا، این است که فاقد بلوتوث و RDS است. با توجه به اینکه تویوتا دارای این ویژگیها میباشد (همچنین دارای نمایشگر TFT است که کره ایها فاقد آن هستند. کیا بلوتوث دارد اما فاقد RDS است.) جای تعجب است که چرا هیوندای از بکار بردن این امکانات که باعث آسایش و ایمنی بیشتر میشود اجتناب کرده است.
خلاصهٔ آزمایش
صحبت دربارهٔ تعیین برندهٔ نهایی بسیار دشوار است زیرا هر سه خودرو در اصل، همان شرایط مورد نیاز برای این کلاس را با روشهای مخصوص به خودشان به اشتراک میگذارند. بنابراین در این مورد اولویتهای خریدار و نوع تصمیم گیری وی نقش اساسی در انتخاب خودروی برتر خواهد داشت.
اگر راحتی و ظرافت اولویتهای اصلی شما هستند و مواردی مانند از دست رفتن ویژگیهای مطلوب و ایمنی خودرو چندان شما را نگران نمیکند، الانترا انتخاب خوبی است. اگر ایمنی و تا اندازه ای لذت رانندگی و اعتبار سازنده برای شما مهم هستند، تویوتا کرولا را انتخاب نمایید.
اگر خواهان بهترین استفاده از پول خود و همچنین چهرهٔ اسپرت تر هستید، سراتو شما را مجذوب خود خواهد کرد.
در این سگمنت خودرویی، مقررات خاص مربوطه وجود دارد اما در نهایت قیمت نهایی تعیین کننده خواهد بود. نظرات تیم آزمایش زمانی که لیست جدید قیمتها رونمایی شد به صورت گسترده ای تغییر کرد. به عنوان یک خودروی تمام و کمال، کمی مخالفت با الانترا وجود دارد. مشکل الانترا مربوط به قیمت بالای آن است در حالی که فاقد برخی ویژگیها همچون رینگ آلیاژی و برخی امکانات داخلی است و همچنین کمبود نسبی ویژگیهای ایمنی و احساس رانندگی یکنواخت در آن مشاهده میشود.
تجربهٔ رانندگی کرولا و جاداری کابین آن به همراه ویژگیهای ایمنی، کمی آن را از کرههای جلو میاندازد اما قیمت مدل پریمیوم آن با “Finish” نسبتاً پایین و تجهیزات استاندارد نسبتاً کمش همخوانی ندارد. اعتبار و خوش نامی کرولا و سازمان فروش گستردهٔ تویوتا به هر تازه واردی این شانس را میدهد تا با تقلید و رقابت با آن به موفقیت برسد. اما در این سگمنت جایی که رقبا جهشهای بزرگی را انجام میدهند، تویوتا کمی آرام تر با تازه واردها برخورد کرده است!
گفتن این نکته ساده است که قیمت سراتو به عنوان یک مسالهٔ تعیین کننده میباشد اما راهی برای فرار از این حقیقت وجود ندارد که در قلمرو سدان های 1.6 لیتری، سراتو اکثر رقبا را مغلوب میکند.
مهمترین نکتهٔ قابل ذکر در رابطه با کیا مربوط به تغییر رویهٔ کره ایها در ساخت محصولات است. هیچ یک از دو خودروی الانترا و سراتو، خودروهایی عادی با تجهیزات زیاد نیستند که قیمت فوق العاده پایینی هم داشته باشند. کیا در رابطه با دینامیک رانندگی، اندکی در برابر کرولا کم میآورد اما در رابطه با واژه ای مثل راحتی، شانه به شانهٔ کرولا حرکت میکند و در توصیف واژههایی مانند قیمت و احساس یک محصول با ارزش از کرولا جلو می زند.
هنوز پرچم تویوتا در رابطه با گسترهٔ وسیع محصولات و اعتبار و خوش نامی در اهتزاز است اما در رابطه با این بخش ویژه از خرید “این کیا است که احساس بیشتری را بر میانگیزد.” انتخاب شما کدام است؟
منبع : پدال