مدل GT350 در نمایشگاه لسآنجلس و GT350R در دیترویت رونمایی شدند و از آن زمان تاکنون، فورد با وسواس خاصی، اطلاعات تکمیلی را در مورد آنها بیرون داده است تا همچنان علاقهمندان را در تبوتاب «دانستن بیشتر» نگه دارد؛ چیزی که هماکنون به پایان خود رسیده است. البته قبل از اینکه سریع نتیجهگیری کنید، به این موضوع هم باید اشاره کنیم که در این بررسی به دستاندرکاران مجله Car and Driver اجازه داده شده که تنها «سواری» در این خودرو را تجربه کنند و خبری از «رانندگی» در میان نبوده است.
در تنظیمات شاسی هر کدام از مدل های GT350 و GT350R پنج حالت مختلف درنظر گرفته شده است؛ «نرمال»، «اسپورت»، «آبوهوا»، «پیست» و «دراگ». هر کدام از این حالتها بر روی پدال گاز، سیستم کنترل کشش و پایداری، وزن سیستم فرمان، دامپرهای سیال مغناطیسی، سیستم اگزوز و برنامه کنترل شروع به حرکت تأثیرگذار هستند.
در حالت نرمال، همهچیز در وضعیت پیشفرض قرار میگیرد و در جهت یک رانندگی معمولی آماده میشود. امّا حالت اسپورت برای «رانندگی الهامبخش در جاده» است و با واکنش سریعتر پدال گاز، تنظیمات متوسط برای شوکها، حالت با وزن بیشتر سیستم فرمان و باز شدگی اگزوز برای ایجاد بیشترین صدا همراه است. در حالت آبوهوا (Weather)، واکنش پدال گاز، وضعیت نرمتری پیدا میکند، سیستم کنترل شروع حرکت قفل میشود (تنها تنظیم این سیستم) و قیدهای سیستم کنترل پایداری تنگتر میشوند. در عین حال، تمام موارد دیگر به همان حالت نرمال باقی میمانند. از طرف دیگر، حالت پیست (Track)، آستانه کشش و کنترل پایداری را بالاتر میبرد و در عین حال، اگزوز را باز کرده و از تنظیمات سختتر شوکها و فرمان سنگینتر استفاده میکند. در نهایت به حالت دراگ میرسیم که سیستم کنترل پایداری را فعال میکند، بر واکنش پدال گاز اثر میگذارد و تنظیم دامپرها در حالت بهینه برای شروع به حرکت قرار میدهد و همچنین اگزوز را باز میکند.
راننده تستکننده در این بررسی، مارک لکرونه (Mark Lecrone) مهندس فورد پرفورمنس بوده است. چند دور ابتدایی برای گرمکردن، فرصتی برای آشنایی بیشتر با قابلیتهای برجسته شاسی فورد GT350R بود. پس از گرمکردن، «لکرون» به خودرو اجازه داد تا روح وحشی خود را به معرض نمایش بگذارد. «لکرونه» به سختی ترمز میکرد و با دقت زیاد GT350R را به درون پیچها پیش میبرد. در طول این سواری، خودرو همچنان آرام و بالانس باقی میماند و شخصیت خود را کاملاً حفظ میکرد. در همین حال، «لکرونه»، فرمان را بسیار کم میچرخاند تا خودرو را در همان مسیر موردنظرش هدایت کند. چسبندگی نیز فوقالعاده بود. حتی وقتی سر و صدای تایرها بلند میشد، «لکرونه» پای خود را از روی پدال برنمیداشت و خودرو نیز همچنان مسیر خود را حفظ میکرد. حتی زمانی که یک سراشیبی ناگهانی در پیست داشتیم، GT350R همچنان به کف مسیر سنگفرش میچسبید و کمترین فاصله را از سطح پیدا میکرد. با وجود دامپرهای مغناطیسی که کاملاً ناهمواریهای پیست را مدیریت میکردند، در طول این تجربه سواری با موستانگ، هیچگاه «راحتی» تحتتأثیر قرار نگرفت.
ترمزهای GT350R نیز عملکردی بسیار قابلتوجه دارند. این ترمزها که برای کمترین ضعف ترمزگیری و مطابق گفته فورد، «بهترین حس پدال ترمز در دنیا» طراحی شدهاند، از رتورهای دو تکهای ۱۵/۵ اینچی (۳۹۴ میلیمتری) و کالیپرهای ۶ پیستونه برمبو در جلو و رتورهای دو تکهای ۱۵ اینچی (۳۸۱ میلیمتری) و کالیپرهای ۴ پیستونه در عقب استفاده میکنند. البته هنوز برای تصدیق حس مغرورانه فورد از سیستم ترمز GT350R کمی زود است؛ چرا که هنوز یک شخص بیطرف در پشت فرمان آن قرار نگرفته است. ولی در هر صورت، موستانگ در ترمزگیریهای سخت، عملکرد پایداری از خود نشان داده و وقتی «لکرونه» در انتهای مسیرهای مستقیم پیست ترمز میکرد، هیچ اثری از چیزی شبیه به «شیرجه» یا رفتار غیرعادی دیگر از جانب ترمزها نبود.