صنعت خودروسازی ایران در طی چند دهه گذشته انواع و اقسام سختیها و ناملایمات ممکن، ازجمله شدیدترین تحریمهای بینالمللی تاریخ، جنگ تحمیلی، شرایط وخیم اقتصادی، رکود، سوء مدیریت، برنامهریزی سیاسی و … را از سر گذرانده است. اما اکنون سکوی پرتابی را در مقابل خود میبیند که در صورت استفاده مناسب از آن، میتواند پیشرفتی سریع را تجربه کند.
همکاری مجدد با شرکای قدیمی تحت شرایط جدید میتواند اولین گام برای تغییر در شرایط صنعت خودروسازی کشور باشد. به همین دلیل مذاکرات با دو کمپانی فرانسوی رنو و پژو مدتهاست که آغاز شده است و به نظر میرسد که در سفر ریاست محترم جمهوری به کشور فرانسه، قراردادهای خودرویی نیز منعقد شود.
طبق اطلاعات اولیه که از قرارداد جدید پژو با ایرانخودرو منتشر شده است، نکات مثبت و قابلتوجهی در این قرارداد وجود دارد که میتواند برای آینده صنعت خودروسازی کشور نویدبخش باشد. به نوشته دنیای اقتصاد “تشکیل شرکتی مشترک با سهم برابر، آغاز تولید با ساخت داخل مناسب و الزام صادرات محصولات تولیدی پژو در ایران، ازجمله نکاتی است که بهشرط اجرا میتوانند اثر مثبتی روی خودروسازی کشور بگذارند.”[1].
دنیای اقتصاد به نقل از خبرگزاری تسنیم جزئیات این همکاری جدید را به شرح زیر اعلام کرده است:
“یک مقام مسئول در صنعت خودرو اظهار کرد: بر اساس این توافق قرار شده همکاری مشترک ایرانخودرو و پژو بهصورت 50 درصد و مساوی باشد. وی با بیان اینکه در این سرمایهگذاری مشترک هر دو طرف 250 میلیون یورو سرمایهگذاری خواهند کرد، افزود: قرار است در قالب این همکاری سه خودرو جدید 2008، 208 و 301 با 50 درصد عمق ساخت داخل تولید شوند. این مقام مسئول در صنعت خودرو با اعلام اینکه این سرمایهگذاری مشترک محدود به این سه خودرو نیست و در آینده به 5 خودرو نیز خواهد رسید، تصریح کرد: احتمالاً در سفر این هفته رئیسجمهوری به کشور فرانسه این قرارداد نهایی خواهد شد.”[2]
با وجود استقبال کارشناسان و فعالان اقتصادی از شرایط قرارداد جدید، موضعگیری عجیب یک خبرگزاری خاص که بازتاب گستردهای نیز در فضای مجازی داشت، نگرانیهایی را بابت سنگاندازیهای تندروها، همانند آنچه در پروژه X90 شاهد آن بودیم، افزایش میدهد.
اما پروژه X90 چه پروژهای بود و چه حاشیههایی را به دنبال داشت؟
پروژه X90 پروژهای برای طراحی و توسعه پلتفرم مشترک بین ایران و رنو فرانسه بود که در سالهای ابتدایی دهه 80 شمسی مذاکرات مربوط به آن انجام گرفت. این پروژه که قرار بود تحولی عظیم در صنعت خودروسازی کشور ایجاد کند، با کارشکنیهای سیاسی بعضی از جناحها و افراد، عملاً عقیم ماند و به مونتاژ تندر 90، آنهم پس از سالها وقفه و با قیمتی بسیار بالاتر از قیمت اولیه ختم شد. دنیای اقتصاد در مورد این قرارداد مینویسد:
“رنوییها اما در اوایل دهه 80 و طی قراردادی تحت عنوان پلتفرم مشترک X90، رسماً مهمان جاده مخصوص شدند و بنا بود در پی این قرارداد، ابتدا خودرویی ارزان (با قیمتی کمتر از هفت هزار یورو، آن هم یوروی 700 تومانی آن زمان) در ایران ساخته شود و بهتدریج خودروهایی دیگر نیز روی پلتفرم در نظر گرفته شده (X90)، طراحی و به تولید برسند. رنو برای این پروژه بزرگ حاضر شد در ایران سرمایهگذاری انجام دهد با این حال، حضور رنو در ایران و قراردادش با خودروسازان کشور، مخالفت برخی (از مسئولان دولت گرفته تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی) مواجه شد و اگرچه این «برخی» در اقلیت قرار داشتند، اما توانستند مانع اجرای کامل آن شوند. اتفاقات زیادی در همین حین رخ داد و کار حتی به مجلس شورای اسلامی هم کشید و «مخالفان» هر کاری که از دستشان برمیآمد (حتی ممانعت از ترخیص قطعات مانده در گمرک) انجام دادند، اما درنهایت نتوانستند جلوی اجرای قرارداد را بگیرند. برخورد مخالفان با قرارداد پلتفرم مشترک از همان ابتدا به رنو فهماند که چه کار سختی برای ماندن در ایران دارد و باید خود را برای موانعی بزرگتر و مشکلاتی اساسیتر آماده کند. هرچند رنو با حدود چهار سال تأخیر بالاخره توانست تندر-90 را در ایران به تولید برساند، اما این اتفاق در حالی رخ داد که «تندر» دیگر خودرویی ارزان بهحساب نمیآمد؛ زیرا تولید آن وقتی شروع شد که قیمت یورو به دو برابر رسیده بود و دیگر امکان ساخت این محصول با قیمتی پایین، وجود نداشت. به باور بسیاری از کارشناسان، اگر قرارداد X90 درگیر حواشی نمیشد، میتوانست کمک بسیار بزرگی به خودروسازی کشور بکند، هرچند تا همین حد نیز با وجود به اجرا درنیامدن بسیاری از مفادش، توانست سطح کیفی و فنی قطعهسازان داخلی را ارتقا ببخشد. کارشناسان بر این باورند که به سرانجام نرسیدن پروژه بزرگ X90، بیش از آنکه دلایل فنی داشته باشد، علل سیاسی دارد و این همان درس بزرگ X90 به خودروسازان ایرانی و خارجی است. به اعتقاد آنها، قرارداد X90 از آنجا به حاشیه و بیراهه رفت که به حواشی غیراقتصادی آلوده شد؛ بنابراین اگر بناست قراردادهای آتی خودروسازی کشور نیز به سرانجام X90 دچار نشوند، باید از حاشیهدار شدن آن جلوگیری کرد.”[3]
اما همانطور که قبلاً هم ذکر شد، به نظر میآید که برخی افراد با اغراض سیاسی خاص حاضرند دست به هر کاری بزنند تا منافع خود را تأمین کنند، حتی اگر این امر به قیمت از دست رفتن فرصتهای اقتصادی و صنعتی کشور باشد.
در همین راستا خبرگزاری فارس در روز پنجم بهمنماه، با انتشار مطلبی سراسر ایراد و اتهام [4]، به انتقاد از همکاریهای جدید ایرانخودرو و پژو پرداخته است، آنهم دقیقاً درزمانی که رئیسجمهور جهت مذاکرات و عقد قراردادهای جدید در اروپا به سر میبرد. این نوشته بهگونهای تنظیم گردیده است که اگر شخصی که اطلاعات کافی درزمینهٔ خودرو نداشته باشد، قراردادهای جدید را که اتفاقاً مورد استقبال کارشناسان قرار گرفتهاند را با ترکمانچای برابر بداند!
اما اگر با دیدی فنیتر و دقیقتر به این نوشته دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که خانم نویسنده نهتنها هیچ اطلاعاتی درزمینهٔ خودرو ندارد، بلکه ارزش و بزرگی بعضی اعداد را نیز نمیداند!
بهعنوان مثال نویسنده متن از “خسارت 800 میلیون یورویی (3.2 تریلیون تومانی) وارد شده از سوی پژو به ایران” در اثر خروج ناگهانی پژو از بازار ایران صحبت کرده، و مسئولان ایرانخودرو را به باد انتقاد گرفته است که چرا بهجای دریافت خسارت، به سرمایهگذاری 250 میلیون یورویی پژو در ایران راضی شدهاند.
جالب اینجاست که خانم نویسنده هیچ منبعی مبنی بر خسارت 800 میلیون یورویی ایرانخودرو ارائه نداده است و تلاشهای ما هم برای یافتن منبعی برای این ادعا بینتیجه بود! تنها یافته ما در این مورد، یک خبر دیگر در همین خبرگزاری بود که در آنجا نیز هیچ شاهدی، مبنی بر این موضوع ارائه نشده بود.
برای ما بسیار جالب خواهد بود که بدانیم این خسارت به چه صورت به ایرانخودرو وارد شده است و چگونه شرکتی که برای بقای خود نیازمند وام چند صد میلیارد تومانی بانک مرکزی میباشد، با ضرر 3200 میلیارد تومانی آنهم در طی دو سال، توانسته است که به فعالیتش ادامه دهد! اگر چنین موضوعی صحت داشته باشد، مدیران وقت ایرانخودرو باید بهعنوان مدیرانی نمونه مورد تقدیر قرار گیرند که یک کمپانی با این حجم از ضرر را سرپا نگه داشتهاند و دم برنیاوردهاند، تا اینکه این خسارت بزرگ که مبلغ آن از بزرگترین اختلاس ثابت شده تاریخ این مملکت نیز بزرگتر است، توسط خبرگزاری فارس کشف شود!
در جای دیگر، نویسنده محترم در مورد درصد داخلی سازی خودروهای پژو مینویسد:
“از آنجا که طبق بخشنامه وزارت صنعت، در همکاری مشترک با خودروسازان خارجی باید حداقل 40 درصد داخلی سازی در شروع تولید صورت گیرد، در پیشنویس قرارداد جدید با پژو تنها به همین نکته بسنده شده که هر محصول تولیدی باید به حداکثر ساخت داخل برسد!
اما در این مورد عددی ذکر نشده و همین مسئله راه فراری را پیش روی فرانسویها قرار میدهد تا باز هم به داخلی سازی محصولاتشان در ایران تن ندهند.”
جالب اینجاست که همانطور که در بالا به نقل از دنیای اقتصاد ذکر کرده بودیم، به گفته یک مقام مسئول، درصد داخلی سازی مورد توافق 50 درصد است و نویسنده محترم این بخش از صحبتهای این مقام مسئول را یا ندیده است، یا نخواسته است که ببیند!
اما ایکاش که این مطلب در همینجا به پایان میرسید تا شاید میتوانستیم این متن را بهنوعی دلسوزانه تلقی کنیم. اما خانم نویسنده در ادامه مطالبی را عنوان کرده است که اگر شخصی فقط در حد کمی اطلاعات خودرویی داشته باشد، از خواندن آنها شاخ درخواهد آورد! ایشان میفرمایند:
“علاوه بر این خودرو، قرار است پژو 2008، 208 و 301 نیز در همکاری جدید ایرانخودرو با پژو به تولید برسند که این خودروها نیز قدیمی هستند و جزء محصولات جدید پژو محسوب نمیشوند.
پژو 2008 حدود 5 سال پیش به تولید رسیده که پیشبینی میشود قیمت آن در ایران حدود 70 میلیون تومان باشد. پژو 208 نیز متعلق به حدود 8 سال پیش است که برآورد قیمتی آن بین 60 تا 65 میلیون تومان است.
در مورد پژو 301 هم باید گفت که این خودرو فقط مخصوص بازار چین تولید شده و هماکنون فقط در این کشور تولید میشود. حدود 4 سال از تولید این محصول میگذرد و قیمت آن در ایران نزدیک به 50 میلیون تومان برآورد شده است.”
بعد از خواندن این بخش از مطلب آنچه به ذهن میرسد این است که یا این خانم هیچگونه اطلاعی از این خودروها ندارد، یا اینکه مخاطبان را افرادی بیسواد فرض کرده است تا با این سبک نگارش، افکار عمومی را نسبت به این قرارداد و خودروهای جدید بدبین کند. در دنیای امروز که با نوشتن یک کلمه در گوگل، در کسری از ثانیه میلیونها صفحه اطلاعات در مورد آن موضوع به دست میآید، نوشتن چنین مطالبی جسارت بسیار میخواهد!
با یک سرچ ساده در گوگل و ویکیپدیا نتایج زیر حاصل میشود:
1- پژو 2008 تولید پژو 2008 از سال 2013 آغاز شده است. این بدین معنی است که این خودرو چیزی در حدود 2.5 سال عمر دارد [5] و در حال حاضر در کلاس خود جزو پرفروشترین و محبوبترین خودروهای اروپاست. [6] در حالی که نویسنده محترم این خودرو را قدیمی میداند و عمر تولید آن را 5 سال، یعنی دقیقاً دو برابر واقعیت عنوان میکند!
2- پژو 208 از سال 2012 وارد خط تولید شده است و در حال حاضر کمتر از 4 سال عمر دارد. [7] این خودرو نیز در کلاس خود جزو پرفروشترین خودروهای حال حاضر اروپاست. [8]
3- پژو 301 از سال 2012 وارد بازار شده است [9] و برخلاف گفته نویسنده محترم، علاوه بر چین، در اسپانیا و نیجریه نیز تولید میشود و در سه فصل اول سال 2015، فروش آن در اروپا از فروش خودروهای همکلاسی مانند هیوندای الانترا، سوبارو ایمپرزا، شورولت کروز و هوندا CR-Z بیشتر بوده است. [10]
اگر به موارد فوق، لیست بلندبالای پیشداوریهای بدون سند و اتهامات واهی نویسنده محترم را نیز اضافه کنیم، میتوان نتیجه گرفت که اکنون که پس از سالها دوباره یک کمپانی معتبر برای سرمایهگذاری و تشکیل شرکت با سهم مشترک به کشور ما آمده است، دوباره دستهایی که منافع خود را در خطر میبینند در حال تلاش برای به نابودی کشاندن این فرصت خوب هستند.
ایکاش که نویسنده محترم بهجای سوار شدن بر موج احساسات مردمی که از شرایط بد و کملطفیهای خودروسازان آزرده هستند جهت ضربه زدن به دولت، به ارائه نقدی منصفانه و پیشنهاد راهکارهای منطقی میپرداخت.
ایکاش این نویسنده زمانی که خودروهای چینی و کامیونهایی مانند هوو و دانگ فنگ وارد کشور ما میشدند نیز چنین متن تندوتیزی را به نگارش درمیآورد و خطرات ورود این نوع خودروها را به مسئولین گوشزد میکرد.
و ایکاش زمانی که در این مملکت تحریمها کاغذ پاره خوانده میشدند، یک نفر مانند این نویسنده خطرات و ضررهای این تحریمها را گوشزد میکرد، شاید امروز مجبور نمیشدیم که برای لغو و تعلیق همان کاغذ پارهها، قلب راکتورهایمان را با بتن پر کنیم.
سخن پایانی:
بدون شک هر قراردادی و هر توافقی دارای نقاط قوت و ضعف میباشد و وظیفه رسانهها، اطلاعرسانی در مورد این نقاط قوت و ضعف است. اما نقد و انتقاد اصولی دارد و باید با دلسوزی و نیت خیر انجام شود تا مؤثر واقع گردد. چنین نقدهای بیمنطقی تنها آشوب و تنش در فضای مجازی را سبب خواهد شد و افکار عمومی را مسموم و منحرف خواهد کرد. به عملکرد خودروسازان داخلی و شرکای خارجیشان انتقادات بسیار زیادی وارد است و مردم بهحق از شرایط موجود ناراضی هستند، اما اخلاق و رسالت نویسندگی حرفهای حکم میکند که اگر نیت خیری داریم، نقد را در قالبی سالم و علمی بیان کنیم، نه در پوششی از دروغ و تهمت و وارونه جلوه دادن حقایق. به امید روزی که ایران و ایرانی به آنچه واقعاً استحقاق آن را دارد برسد.