تاریخچه ی پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت پنجم)

آفریقای جنوبی

تولید آرو در آفریقای جنوبی توسط کارخانه محلی استنلی موتورز آفریقای جنوبی در سال 1968 آغاز شد. آرو در این کشور با برند هیلمن و با دو نام ووگ و آرو بتولید می‌رسید. هیلمن آرو درواقع همان هیلمن مینکس تولید انگلستان بود که با همان ظاهر مینکس (دو چراغ گرد در جلو) به‌عنوان مدل ارزان‌قیمت یا پایه بتولید می‌رسید. هیلمن ووگ هم همان سینگر ووگ بود که به‌عنوان مدلی لوکس‌تر و با نام هیلمن بجای سینگر (و با همان طراحی ظاهری سینگر ووگ) در آفریقای جنوبی عرضه می‌شد. ازآنجاکه استنلی موتورز در آن زمان به تولید محصولات پژو هم در آفریقای جنوبی می‌پرداخت، به جهت کاهش هزینه‌های تولید بجای موتورهای اصلی انگلیسی، موتور 1600 سی‌سی متعلق به پژو 404 را بر روی آرو نصب می‌کرد. این موتور 68 اسب بخار قدرت داشت.

هیلمن آرو 1967
هیلمن آرو 1967
هیلمن ووگ 1968
هیلمن ووگ 1968

در سال 1972 همزمان با عرضه هانتر MK3 در انگلستان و به‌تبع آن هانتر HE در استرالیا، نمونه‌های تولید آفریقای جنوبی هم فیس‌لیفت شدند. البته در این سال، تولید مدل آرو متوقف شد و فقط هیلمن ووگ عرضه می‌گردید. همچنین در همین سال نسخهٔ استیشن آرو هم با نام هیلمن ووگ سفری در آفریقای جنوبی عرضه شد. در این فیس‌لیفت، هیلمن ووگ آفریقای جنوبی از هیلمن هانتر HE استرالیا تبعیت نمود و ظاهر آن کاملاً مشابه هانتر HE شد و فقط چند تغییر جزئی با هانتر HE داشت به‌طوری‌که راهنماهای جلو مشابه هانتر MK3 بودند (درواقع برخلاف هانتر HE، راهنماهای جلو تغییر نکردند)، از رینگ‌های رواستایل در آن استفاده شده بود و داشبورد آن نیز تغییر نکرده و همچنان چوبی بود.

هیلمن ووگ 1972
هیلمن ووگ 1972

سپس در سال 1974 نیز فیس‌لیفت دیگری در هیلمن ووگ آفریقای جنوبی اعمال گردید و جلوپنجره هانتر MK3 جایگزین جلوپنجره هانتر HE و داشبورد دوقلو جایگزین داشبورد چوبی گردید. هرچند چراغ‌های عقب تغییری نکردند و همچنان مشابه مدل‌های استرالیایی بودند. هیلمن ووگ دارای تجهیزات کامل کرومی ازجمله زه‌های در، گلگیرها و شیشه‌ها و رکاب‌های کرومی نیز بود.

هیلمن ووگ 1974
هیلمن ووگ 1974
هیلمن ووگ سفری 1974
هیلمن ووگ سفری 1974

در سال 1975 مدل وانت هیلمن ووگ اختصاصاً مخصوص آفریقای جنوبی با نام دوج هاسکی عرضه گردید. این وانت بر اساس هیلمن هانتر شکل گرفته بود و با وانت پیکان‌های ایرانی تفاوت داشت به‌طوری‌که در جلو کاملاً مشابه هیلمن ووگ (یا همان هیلمن هانتر MK3) بود؛ یعنی برخلاف پیکان وانت‌های ایران که با دو چراغ گرد تولید می‌شدند دوج هاسکی با چراغ‌های مربعی عرضه می‌شد. از دیگر تغییرات دوج هاسکی نسبت به وانت پیکان می‌توان به استفاده از داشبورد دوقلو (درحالی‌که وانت پیکان با داشبورد تخت تولید می‌شد)، شیشۀ عقب متفاوت و با قابلیت باز شدن، چراغ‌های عقب متفاوت و ستون B پهن‌تر که راحتی بیشتری را برای سرنشینان فراهم می‌کرد اشاره نمود. به همین دلایل دوج هاسکی در عین وانت بودن راحتی و خصوصیات مدل سدان را نیز به همراه داشت. دوج هاسکی برخلاف مدل سدان (هیلمن ووگ)، مجهز به همان موتور 1725 انگلیسی بود.

Dodge Husky-1975-3

دوج هاسکی 1975
دوج هاسکی 1975

در سال 1976 همزمان با حذف تمامی برندهای گروه روتس توسط کرایسلر و استفاده از نام کرایسلر برای محصولات خانواده آرو، هیلمن ووگ آفریقای جنوبی نیز به کرایسلر ووگ تغییر نام داد. همزمان با این تغییر نام، ظاهر ووگ نیز دستخوش تغییراتی شد به‌طوری‌که جلوپنجره هیلمن هانتر MK4 (که در سال 1974 بر روی هانتر نصب شده بود) جایگزین جلوپنجره قبلی شد، پنل عقب حذف گردید، راهنماهای جلو تغییر کردند و چینش چراغ‌های عقب نیز تغییر کرد درحالی‌که سپرها تغییری نکرده و همچنان از همان سپرهای اولیه (شمشیری) استفاده می‌شد. این تغییرات در مدل استیشن هم اعمال گردید اما در دوج هاسکی فقط جلوپنجره تغییر نمود. علاوه بر این تغییرات، در کرایسلر ووگ موتور 2000 سی‌سی پژو 504 جایگزین موتور قبلی پژو 404 گردید. این موتور که 93 اسب بخار قدرت داشت کرایسلر ووگ را تبدیل به یکی از اعضای قدرتمند خانواده آرو کرده بود. تولید کرایسلر ووگ همچنان ادامه داشت تا اینکه سرانجام در سال 1979 و همزمان با توقف تولید کرایسلر هانتر، تولید کرایسلر ووگ آفریقای جنوبی نیز خاتمه یافت.

Chrysler-Vogue--1976-01

کرایسلر ووگ 1976
کرایسلر ووگ 1976

Dodge Husky-1975-1

روتس آرو در ایران

طی قسمت‌های گذشتهٔ مطلب تاریخچهٔ پیکان به معرفی انواع گوناگون روتس آرو (پیکان) که با ویژگی‌های متفاوتی تحت برندهای مختلف گروه روتس تولید می‌شدند پرداخته و سپس نگاهی داشتیم نسخه‌های تولیدشدهٔ این خودرو در کشورهایی غیر از انگلستان. در این قسمت بررسی انواع و اقسام روتس آرو پایان یافت و بنابراین به موضوع اصلی این سری مطالب یعنی پیکان و تاریخچهٔ تولید آن در ایران رسیدیم؛ اما برای بیان تاریخچهٔ این خودرو بهتر است در ابتدا مروری داشته باشیم بر زندگی‌نامهٔ برادران خیامی. احمد خیامی مرد بزرگی بود که از هیچ شروع کرد و بعدها به یک کارآفرین موفق و یکی از ثروتمندترین افراد زمان خود تبدیل شد. مردی که شرکتی را تأسیس کرد که امروزه آن‌را با نام ایران‌خودرو می‌شناسیم.

Hillman-Hunter-1968-02

احمد و محمود خیامی

احمد خیامی در سال 1303 در مشهد در خانوادهٔ سید ابوالقاسم خیامی متولد شد. وی در هفت‌سالگی مانند بسیاری از کودکان به مدرسه رفت اما علاقهٔ و عشق اصلی او کارهای صنعتی و به‌خصوص خودرو بود. احمد کمی که بزرگ‌تر شد پس از پایان ساعت مدرسه به خیابان رفته و به شستشوی خودروها می‌پرداخت. کمی بعد با خرید چند آچار ساده به تعمیر خودروها می‌پرداخت و با پولی که از راه شستن و تعمیرات جزئی خودروها کسب نمود ابتدا یک دوچرخه و سپس یک موتورسیکلت دست‌دوم خریداری کرد. وی با موتورسیکلت در کوچه‌ها و خیابان‌های مشهد می‌گشت و به‌عنوان تعمیرکار سیار خودروهایی که درراه خراب ‌شده و مانده بودند را تعمیر می‌کرد. پس‌ازاین، احمد خیامی به کارهای مختلف دیگری چون کرایه دادن دوچرخه و موتورسیکلت، مسافرکشی با موتورسیکلت و کار در گاراژهای تعمیرگاه خودروی مشهد مشغول شد.

Untitled-1

همچنین پدر احمد خیامی هم تجارت حمل‌ونقل داشت و یک گاراژ و تعدادی کامیون در اختیار داشت؛ اما در دوران جنگ جهانی دوم و با اشغال ایران توسط متفقین، روس‌ها کامیون‌ها و گاراژ خیامی را مصادره نمودند. پس از پایان جنگ، روس‌ها مشهد را ترک کرده و کامیون‌ها را با خود به شوروی بردند اما گاراژ را آزاد گذاشتند. به همین دلیل ابوالقاسم خیامی گاراژ را تبدیل به تعمیرگاه نموده و در آن به تعمیر خودروها پرداخت. احمد و برادر کوچک‌ترش محمود نیز در این تعمیرگاه در کنار پدر مشغول به کار شدند. احمد روزها به کار در تعمیرگاه مشغول می‌شد و شب‌ها در مدرسهٔ شبانه به تحصیل می‌پرداخت.

احمد خیامی به دلیل اینکه از بچگی با خودرو سروکار داشت، به‌سرعت با آن آشنا شده و به‌محض رسیدن به 18 سالگی موفق به گرفتن گواهینامهٔ رانندگی شد. در آن دوران، عرضهٔ خودروهای روز دنیا توسط نمایندگی‌هایی در ایران انجام می‌گرفت. یکی از این نمایندگی‌ها، خانوادهٔ نمازی بودند که نمایندگی جنرال موتورز را در ایران در اختیار داشتند و خودروهای ساخت این شرکت را از تهران به شهرهای بزرگ ایران ارسال می‌کردند؛ اما در آن سال‌ها هنوز راه‌آهن به راه نیفتاده و تریلرهای خودروبر نیز وجود نداشتند؛ بنابراین خودروهای نو توسط راننده‌ها از جاده‌های خاکی و پردست‌انداز از تهران به دیگر شهرها فرستاده می‌شد.

احمد خیامی
احمد خیامی

یکی از این شهرها، مشهد بود که خانوادهٔ نمازی علاقهٔ زیادی به فروش خودروهای جنرال موتورز در آن داشتند. بدین ترتیب احمد خیامی با خانوادهٔ نمازی آشنا شده و به‌عنوان راننده برای آن‌ها به کار مشغول شد. وی خودروهای صفرکیلومتر را در تهران از نمایندگی نمازی تحویل گرفته و آن‌ها را به مشهد می‌رساند تا به دست خریداران برساند. وی که عاشق خودرو بود از کارش بسیار لذت برده و خودروها را با دقت و وسواس زیادی به مشهد می‌رساند. به همین دلیل خانوادهٔ نمازی بسیار از او راضی بوده و همواره او را حمایت می‌کردند. احمد خیامی هم که آرزوی خرید یکی از همین خودروهای لوکس و گران‌قیمت را داشت، سخت کار می‌کرد. او از روزها و ساعات استراحت و تفریح خود زده و به‌سرعت به انتقال خودروها از تهران به مشهد می‌پرداخت.

chevrolet_fleetmaster_4-doo

پس از موفقیت در این کار، احمد خیامی با دیگر نمایندگی‌های خودرو در ایران مثل برادران کاشانچی نمایندگی فیات و فریدون سودآور نمایندگی مرسدس بنز و مالک شرکت خاور نیز آشنا شده و خودروهای آن‌ها را نیز از تهران به مشهد انتقال می‌داد. عشق، علاقه، پشتکار و دقت فراوان احمد خیامی در کارش موجب شد که فریدون سودآور نیز وی را به‌عنوان یک دوست و همکار قبول کند. پس‌ازاین موفقیت‌ها، احمد خیامی تصمیم گرفت در شیوهٔ کارش تغییری ایجاد کند به همین دلیل اقدام به گرفتن نمایندگی از خانوادهٔ نمازی در مشهد نمود و نمازی‌ها هم کاملاً از این حرکت او استقبال کردند. این موفقیت، گامی مهمی برای رسیدن احمد جوان به آرزوهایش بشمار می‌رفت.

mercedes-benz_l_4500_s_prit

وی پس از گرفتن نمایندگی خودروسازان در مشهد، همچنین اقدام به تأسیس تعمیرگاهی در یک گاراژ با نام «تعمیرگاه برادران خیامی» نموده و در آنجا به تعمیر خودروها می‌پرداخت؛ اما پس از چندی احمد به این نتیجه رسید که امکان پیشرفت و ترقی بیش از این در مشهد وجود ندارد. به همین دلیل پس از سال‌ها شستشو و تعمیر خودرو، کرایهٔ دوچرخه و موتورسیکلت، انتقال خودرو از تهران به مشهد و…، در آستانهٔ سی‌سالگی، نمایندگی‌ها و گاراژ تعمیرگاه خود را به بردار کوچک‌ترش محمود سپرد و در پی رسیدن به آرزوهایش زادگاهش را ترک کرده و راهی پایتخت شد.

ادامه دارد…

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...