به زعم بسیاری از کارشناسان نقطه عطفی در روابط این خودروساز فرانسوی با شریک ایرانی به شمار میرود، مخالفان و موافقان بسیاری نیز دارد. در این میان، برخی از مخالفان این قرارداد، که آنگونه که به نظر میرسد از طیف سیاسی خاصی هم هستند، به طرز عجیبی در برابر این قرارداد موضع گرفته و قصد دارند که به هر ترتیبی جلوی اجرای آن را بگیرند.
آنچه که موافقان این قرارداد بهعنوان نقاط قوت این قرارداد جدید از آن یاد میکنند بهطورکلی عبارتند از:
- تشکیل یک شرکت با سرمایهگذاری مشترک ایرانخودرو و پژو به سبک قراردادهای نوین جوینت ونچر
- پرداخت غرامت از سوی پژو به ایرانخودرو بابت ترک ناگهانی بازار ایران در زمان تحریمهای ظالمانه غرب
- نظارت کامل پژو بر مراحل تولید، فروش و خدمات پس از فروش محصولات جدید در ایران
- مطرح شدن ایرانخودرو بهعنوان هاب صادراتی پژو و صادرات محصولات تولیدی پژو در ایران به سایر بازارهای هدف پژو
- پیوستن قطعه سازان ایرانی به زنجیره جهانی تأمین قطعات پژو
اما این قرارداد مخالفان سرسختی نیز دارد و به نظر میرسد که برخی از این مخالفان چنان بر نواختن ساز مخالف اصرار دارند که این امر آنها را به وادی بیانصافی و نشر اکاذیب افکنده است. چند ماه پیش، زمانی که اولین خبرها از نهایی شدن این قرارداد به گوش میرسید، یکی از خبرگزاریهای معروف و بانفوذ که گرایشهای سیاسی مشخصی نیز دارد، در مطلبی تند و استفاده از استدلالهای غلط و خلاف واقع سعی در سیاه نمایی در مورد این قرارداد کرده بود و ما در آن زمان وظیفه خود دیدیم که نکات غلط موجود در آن متن را در [1] یادآوری و آنها را اصلاح کنیم.
اکنون که این قرارداد وارد فاز اجرایی شده و شرکت مشترک ایرانخودرو و پژو با نام ایکاپ تشکیل شده است و خبرهای قطعی از محصولات آینده پژو، برنامه ورود آنها به ایران و بازههای قیمتی آنها تعیین گردیدهاند، یک بار دیگر شاهد بودیم که آن خبرگزاری که قبلاً نیز این قرارداد را مورد حمله قرار داده بود، یک بار دیگر سعی در تشویش اذهان عمومی در مخالفت با این قرارداد کرده است.
این خبرگزاری در [2] اطلاعات و ادعاهای عجیب و غریبی را مطرح کرده است که اگر کسی فقط اندکی با مقوله خودرو و اخبار مربوط به آن آشنا باشد، از حجم دروغهای به کار رفته در این اطلاعات حیرتزده خواهد شد! در ادامه این خبرگزاری با استناد به همین اطلاعات غلط، نتایج عجیبتری نیز گرفته و در نهایت مدعی شده است که این قرارداد موجب “استعمار” صنعت خودروسازی ایران توسط پژو خواهد شد!
در نتیجه بر آن شدیم تا یک بار دیگر پاسخی بر ادعاهای بیپایه و اساس این خبرگزاری داشته باشیم تا حداقل به نوبه خود سهمی در جلوگیری از گمراهی مخاطبین توسط چنین مطالب پر از دروغی داشته باشیم.
1- یکی از ادعاهای عجیب و غریب این مطلب “از رده خارج” نامیدن محصولات جدید پژو است که برنامه تولید آنها در کشورمان وجود دارد. بر همین اساس، نویسنده مطلب نامبرده ادعا کرده است که محصولاتی مانند پژو 208، 2008 و 301 محصولات از رده خارجی هستند که پژو آنها را به ایران “تحمیل” کرده است. جالب اینجاست که اگر به آمار فروش خودروسازان در اروپا نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که در نیمه اول سال جاری میلادی، پژو 2008 دومین خودروی پرفروش اروپا در کلاس کراس اورهای کوچک بوده [3] و پژو 208 نیز در بخش بسیار رقابتی خودروهای ساب-کامپکت، پنجمین خودروی پرفروش بازار اروپا بوده است [4]. پژو 301 نیز در سال 2012 طراحی شده و از سال 2013 فروش آن آغاز گردیده است [5]. از آنجا که هر سه این محصولات از سال 2012 به بعد وارد بازار شدهاند، پس هیچ کدام از آنها را نمیتوان محصولی از رده خارج دانست. ضمن اینکه در همین مدت نیز پژو 208 و 2008 دستخوش یک فیسلیفت شدهاند تا از نظر ظاهری و رفاهی کاملاً خودروهایی بهروز به شمار آیند. با این اوصاف، چگونه میتوان این خودروها را از رده خارج نامید؟ خودروهایی که در حال حاضر در اروپا تولید میشوند و اتفاقاً در کلاس خودشان رتبههای بالایی در فروش را به خود اختصاص دادهاند، چگونه میتوانند از نظر این خبرگزاری مشهور، خودروهایی از رده خارج به شمار روند؟ شاید بد نباشد نویسنده محترم این مطلب کمی در مورد عبارت “آر رده خارج” بیشتر مطالعه کند یا نگاهی به تولیدات فعلی خودروسازانمان بیندازد که بهجز چینیهای رنگ و وارنگ، تمامی محصولاتشان از پراید گرفته، تا پژو 405 و تندر 90 و ساندرو و سراتو و مزدا 3 و سوزوکی ویتارا و … همگی به معنای واقعی کلمه از رده خارج هستند و عموماً از یک تا چند نسل با تولیدات بهروز کمپانیهایشان فاصله دارند. پس در این شرایط چگونه خودروهایی که در بازار اروپا دقیقاً در همین نسل و با همین مشخصات فنی به فروش میرسند، محصولاتی از رده خارج شدهاند؟
2- در ادامه متن به نکته بسیار عجیب دیگری برمیخوریم. نویسنده ادعا کرده است که: ” تاکنون هیچ کدام از این خودروها مجوز صادرات به کشور آمریکا را دریافت نکردهاند که این موضوع نشان دهنده سطح پایین استانداردهای ایمنی و عدم تطابق آن با استانداردهای بالای حمل و نقل است.”
برای افرادی که حتی اندکی با صنعت خودروسازی جهان آشنایی دارند، این جمله بیشتر به طنز و شوخی شبیه است، اما بعید به نظر میرسد که این خبرگزاری مشهور قصد شوخی با مخاطبان را داشته باشد! برای مخاطبانی که احیاناً از این نکته اطلاع ندارند باید بگوییم که از حدود دهه 1990 میلادی، تمامی خودروسازان فرانسوی به دلایل اقتصادی از بازار آمریکا خارج شدند و هم اکنون نیز هیچ قصد و برنامهای برای ورود به این بازار ندارند. دلیل اصلی این امر تفاوت سلایق خریداران اروپایی و آمریکایی است و این موضوع ربطی به سطح استانداردهای ایمنی و حمل و نقل ندارد. در واقع تفاوت دیدگاههای مشتریان اروپایی و آمریکایی باعث شده است که در هر کدام از این دو بازار برندهای کاملاً متفاوتی موفق باشند. بهعنوان مثال تویوتا کمری یا هیوندای سوناتا نیز وارد بازار اروپا نشدهاند. اما آیا این به دلیل ضعف این خودروها درزمینهٔ ایمنی و استاندارد میباشد؟ همچنین بسیاری از برندهای معتبر آمریکایی از جمله کادیلاک، لینکلن، GMC، لینکلن و … نیز وارد بازار اروپا نشدهاند که این امر نیز قطعاً به استراتژیهای اقتصادی کمپانیها باز میگردد، نه ضعف این خودروها در استاندارد و ایمنی.
اما برای اینکه خیال مخاطبین و نویسنده محترم مطلب را راحت کنیم، باید بیان کنیم که خودروهای پژو 208 و 2008 با کسب 5 ستاره ایمنی از موسسه Euro NCAP جزو ایمنترین و قابل اعتمادترین خودروهای کلاس خود میباشند [6][7]. ضمن اینکه پژو 301 نیز موفق به کسب 3 ستاره از این موسسه شده است [8] که هرچند که امتیاز چندان درخشانی نیست، اما با در نظر گرفتن ماهیت اقتصادی این خودرو (که بعداً بیشتر به آن خواهیم پرداخت) نمرهای قابل قبول است و آن را فراتر از خودروهای رقیبی چون تندر 90 و انواع و اقسام خودروهای چینی بازه قیمتی خود قرار میدهد. همچنین استانداردهای حمل و نقل و ایمنی اتحادیه اروپا که این خودروها موفق به پاس کردن آن شدهاند، اگر سختگیرانهتر و دقیقتر از استانداردهای آمریکایی نباشند، از آنها پایینتر نیز نیستند.
3- ادعای عجیب دیگر نویسنده این مطلب به پژو 301 مربوط میشود. در متن بیان شده است که: “پژو 301 برای عرضه با پایینترین قیمت در شرکت پژو طراحی شده که به دلیل پایین بودن سطح ایمنی، فرانسویها حق فروش آن را در اتحادیه اروپا ندارند.”.
اینجاست که ما با خواندن این مطلب آرزو کردیم کهای کاش نویسنده متن حداقل به صفحه ویکیپدیای مربوط به این خودرو مراجعه میکرد و متوجه میشد که یکی از سایتهای تولیدی این خودرو در کشور اسپانیاست [5] و همانطور که مستحضر هستید، اسپانیا یکی از اعضای اتحادیه اروپاست. پس چگونه میشود که خودرویی در اتحادیه اروپا تولید شود و در رتبهبندی فروش خودروهای اتحادیه اروپا نیز حضور داشته باشد [9]، اما استانداردهای این اتحادیه را نداشته باشد؟ ما بسیار علاقهمند هستیم بدانیم که کدام مرجع و کدام سند حاکی از این بوده است که پژو حق فروش مدل 301 را در اروپا ندارد.
توجه داشته باشید که این خودرو موفق به کسب 3 ستاره ایمنی از موسسه Euro NCAP شده است که میزان اعتبار آن بر کسی پوشیده نیست. پس ادعای ایمنی ضعیف این خودرو و نداشتن حق فروش این خودرو در اتحادیه اروپا کذب محض و حاصل تخیلات نویسنده متن است.
بد نیست اشاره کنیم که پژو 301 و برادر دوقلوی آن سیتروئن C الیزه، دو خودروی اقتصادی با مشخصات فنی، ایمنی و قیمتی کاملاً مشابه میباشند که از سوی گروه پژو سیتروئن برای بازار کشورهای در حال توسعه طراحی و ساخته شدهاند. بر همین اساس سعی شده است که تا حد امکان از امکانات غیرضروری در این خودروها کاسته شود که تا حد امکان از قیمت آنها کاسته شود. اما این بدین معنی نیست که این خودروها خودروهای استاندارد و ایمنی نیستند. بلکه در طراحی این خودروها سعی شده است که ضمن پایین آوردن قیمت، حداقل استانداردهای روز جهانی نیز رعایت شود. بنابراین درست است که این خودروها با پرچمداران این کلاس قابل مقایسه نیستند، اما با توجه به برچسب قیمتی خود، خودروهایی شایسته به شمار میروند و در بازارهایی مثل بازار چین و بازارهای آفریقایی با استقبال نسبی مواجه گردیدهاند.
4- در بخشهای مختلفی از متن، نویسنده سعی کرده است این تصویر را القا کند که حاصل همکاری چندین ساله ایرانخودرو و پژو تنها به نفع پژو بوده است و شریک ایرانی حکم “گاو شیرده” را برای فرانسویها داشته است. اما آیا واقعاً ایرانخودرو هیچ سودی از این شراکت در تمام این سالها نبرده است و بعد از این هم نخواهد برد؟ آنچه از بعد فنی واضح و مبرهن است، این نکته است که یکی از ستونهای اصلی خودروسازی ما، فرانسویها هستند. هم اکنون خودروهای برند پژو و رنو سهم بزرگی از بازار کشورمان را دارند. همچنین از بعد فنی اولین خودروی ملی ما، سمند، بر پایه پلتفرم و قوای محرکه پژو 405 ساخته شده است. همچنین خودروی رانا نیز از پلتفرم پژو 206 صندوقدار بهره میبرد و بسیاری دیگر از دستاوردهای خودروسازی ما با مشارکت فرانسویها به انجام رسیده است. اگر شریک ایرانی در طی این سالها کمکاری کرده است و نتوانسته از فرصت شراکت با پژو بیش از این بهره ببرد، نباید همه تقصیرات را به گردن طرف فرانسوی انداخت.
همچنین لازم نیست استاد اقتصاد باشیم تا بفهمیم مابهالتفاوت قیمت خودرویی مانند پژو 2008 که در خارج از کشور ما قیمتش از حدود 65 میلیون تومان آغاز میشود، با آنچه که ایرانخودرو قرار است در نسخه مونتاژی با حذف برخی امکانات و درصدی داخلی سازی به مردم بفروشد، به جیب چه کسانی میرود! جالب اینجاست که به نظر میرسد در فروش خودروها، طرف خارجی که کلیه مراحل طراحی و ساخت قطعات را انجام میدهد سود بهمراتب کمتری از طرف داخلی که صرفاً خودرو را مونتاژ میکند، خواهد داشت.
قطعاً اطلاع دارید که به اسم حمایت از خودروسازی داخلی سالهاست که مردم ما مجبور به خرید خودروهایی گرانقیمت و بیکیفیت هستند. این در حالی است که بدون شک اگر به طرفهای خارجی آزادی عمل داده میشد که خود در کشور ما سرمایهگذاری کنند و به تولید خودرو بپردازند، قطعاً خودروهایی با قیمت پایینتر و کیفیت بالاتر به دست مصرفکننده میرسید. این روالی است که در بسیاری از کشورها آر جمله ترکیه انجام شده است و منافع بسیاری نیز برای آن کشور و مردمش در پی داشته است.
در واقع سالهای سال است که آقایان با شعار حمایت از تولید داخلی و به بهانه حمایت از چند هزار کارگر خودروسازی، با جان و مال دهها میلیون ایرانی بازی کردهاند و در نهایت حمایت اصلی از جیبهای مبارک آقایان صورت گرفته است! هرگاه هم که این صنعت علیل و ناتوان با انتقاد رو به رو شده است، انگشت اتهام به سمت شرکای خارجی نشانه میرود و خارجیها مقصر تمامی کمکاریها و خیانتهای طرفهای داخلی معرفی میگردند.
5- در بخش دیگری از متن از صحبتهای یک کارشناس مجهولالهویه بهعنوان مستنداتی استفاده شده است که در میان این صحبتها هم نکات عجیب و اشتباهات فراوانی به چشم میخورد. این کارشناس بی نام و نشان در مورد طراحی 301 گفته است: “دنا بهعنوان یک خودروی ملی از نظر طراحی، شکل ظاهری و ترکیب داخلی بهمراتب بهتر و مشتریپسندتر از خودرو 301 است”.
البته زیبایی امری کاملاً سلیقه ایست، اما از بعد فنی، دنا اتفاقاً طراحی بسیار ناهماهنگ و ناموزونی دارد. عدم هماهنگی در میان بخشهای جلو، عقب و وسط دنا کاملاً مشهود است و خطاهای طراحی زیادی، مثل فاصله درب کاپوت تا جلوپنجره، در آن به چشم میخورد. همچنین ارتفاع نامناسب بخش عقب دنا و الهامگیری آن از خودروهای دیگر مثل محصولات میتسوبیشی از دیگر ضعفهای طراحی آن هستند. این در حالی است که پژو 301 علیرغم اینکه به دلیل ماهیت اقتصادی خود، ظاهر پرهیجانی ندارد، اما دستکم از طراحی هماهنگ و یکدستی بهره میبرد که اصلاً قابل مقایسه با شتر گاو پلنگی مثل دنا نیست.
این کارشناس خودرو پا را فراتر از این گذاشته است و ادعا کرده که: “حتی ترکیب خودرو پژو پارس نیز از پژو 301 بهتر است”.
اما این کارشناس خبره پا را از اظهارنظر در مورد طراحی خودرو فراتر گذاشته است و ایرادات فنی نیز به 301 گرفته است. آنطور که در ادامه گفته است: “به نظر میرسد برای قوای محرکه پژو 301 سه نوع موتور 2 لیتری بنزینی و 1.6 لیتری دیزلی در نظر گرفته شده است که هر سه نوع موتور به لحاظ کارایی، عقبافتاده و دارای مصرف سوخت بالایی هستند.”
ایکاش که این کارشناس محترم و این خبرگزاری عریض و طویل با این همه سرمایه و منابع مالی که در اختیار دارد، فقط 5 دقیقه در اینترنت جستجو میکردند تا متوجه شوند که بهطورکلی خودروسازان اروپایی به دلیل سیاستهای کاهش مصرف سوخت و آلایندگی به سرعت در حال حذف پیشرانههای پرحجم و جایگزینی آنها با پیشرانههای کمحجم با تکنولوژی بالاتر هستند. بر همین اساس، پژو نیز در حال حاضر نهتنها بر روی 301، بلکه بر روی هیچ کدام از محصولات دیگرش از پیشرانه 2 لیتری بنزینی استفاده نمیکند و در واقع اصلاً چنین پیشرانهای در لیست محصولات فعلی پژو موجود نیست. با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوان فهمید که برخلاف گفته این کارشناس محترم، برای پژو 301 تنها یک پیشرانه در سراسر جهان در دسترس است که این خودرو با همین پیشرانه وارد کشور ما خواهد شد. این پیشرانه 1.6 لیتر حجم دارد و توانایی تولید 116 اسب بخار توان را دارد. ضمن اینکه مصرف سوخت رسمی این پیشرانه در نسخه دنده دستی 6.8 و در نسخه اتوماتیک 7.6 لیتر در هر صد کیلومتر است [10]. آیا به نظر این کارشناس محترم و آن خبرگزاری وزین، این اعداد برای یک خودروی اقتصادی اعداد بزرگی هستند؟ کدامیک از خودروهای پرطرفداری که در کشور ما تولید میشوند درزمینهٔ مصرف سوخت بهتر از این عمل میکنند که این کارشناس این پیشرانه را “عقبافتاده” میخواند؟ آیا کارشناس محترم این خودرو را با خودروهای هیبریدی مقایسه کرده است؟ یا اینکه صرفاً قصد داشته که چیزی برای تخریب این خودرو و این قرارداد گفته باشد! ایکاش که حداقل نام این کارشناس اعلام میشد تا ما بدانیم که این کارشناس دانا و توانمند که تا این حد اطلاعات بالایی از صنعت خودروسازی جهان دارد کیست!
ایرادات و دروغهای موجود در متن این خبرگزاری مطرح به همینجا ختم نمیشود و اگر قرار باشد به تکتک آنها اشاره کنیم باید دهها صفحه توضیحات بنویسیم. همچنین ایرادات کوچکتر این متن آنقدر زیاد است که تعداد آنها از شمار خارج است؛ از جمله اینکه گفته شده است که از تولید پژو 2008 پنج سال میگذرد و این در حالی است که تولید این خودرو از سال 2013 آغاز شده و هم اکنون این خودرو 3 سال دارد و یک بار نیز در این مدت مورد فیسلیفت قرار گرفته است [11].
با همه این مسائل، اگر و فقط اگر یک جمله از این مطلب یا سایر مطالب این خبرگزاری که در روز دهها و حتی صدها عنوان مطلب تولید میکند، به یکی از نامطلوبترین پدیدههای موجود در خودروسازی کشورمان پرداخته میشد، شاید میتوانستیم انتقادات این خبرگزاری را از سر دلسوزی و با نیت خیر (هرچند با تعداد زیادی اشتباه) بدانیم. اما جالب اینجاست که این خبرگزاری که به این شدت محصولات پژو را زیر سؤال میبرد و از استانداردهای ایمنی و حمل و نقل دم میزند، حتی یک خط هم در مورد خودروهای چینی که این روزها به شدت در بازار ما جولان میدهند حرفی نزده است. برای ما جای تعجب دارد که این خبرگزاری که تا این حد دلواپس ایمنی و استانداردهای اتحادیه اروپا و آمریکاست، چرا هیچ موضعگیری در برابر چینیهایی که هیچکدام از این استانداردها را ندارند، نکرده است؟ آیا خودروهای چینی که توسط خودروسازان ما تولید میشوند در مؤسسات ایمنی اروپایی و آمریکایی تست شدهاند؟ آیا این خودروها استانداردهای اروپایی یا آمریکایی را پاس کردهاند؟ آیا این خودروها در بازار آمریکا یا اروپا به فروش میرسند؟ آیا این خودروها حتی در کشور خودشان در بین خودروهای پرفروش و پرطرفدار هستند؟ کدامیک از خودروسازان چینی تاکنون در کشورمان سرمایهگذاریهای کلان انجام داده است و کدامیک از آنها دانش فنی نداشته خود را به طرف ایرانی انتقال داده و کدامیک از آنها درصد داخلی سازی محصولاتش را به اعداد مورد نظر این خبرگزاری رسانده است و محصولاتی که در ایران تولید میشود را برای صادرات به سایر بازارها در نظر گرفته است؟
همین ایرانخودرویی که اینگونه برای قرارداد پژو مورد تخطئه قرار گرفته است، در چند ماه اخیر محصولاتی را از خودروسازان چینی هایما و دانگ فنگ روانه بازار کرده است و قصد همکاریهای بیشتر با این خودروسازان و عرضه محصولات بیشتری از آنها را هم دارد. این در حالی است که نه سرمایهگذاری از سوی این خودروسازان چینی در ایران صورت گرفته است و نه محصولات آنها آنچنان محصولات معتبر و بهروزی، حتی در مقیاس خودروسازان چینی، به شمار میروند. پس چرا هیچ اعتراضی از سوی این خبرگزاری و سایر دلواپسان این عرصه در مورد این همکاریها صورت نمیگیرد؟ آیا چون این محصولات از کشور دوست و برادر، چین، به کشور ما میآیند، نیازی به داشتن استانداردهای ایمنی و کیفی چندانی ندارند؟ چطور میتوان استدلال کرد که خودروهای پژو که در کلاس خود جزو پرفروشترینها در بازار اروپا هستند، خودروهایی از رده خارج هستند، اما خودروهای چینی که حتی در خود چین هم طرفداری ندارند و میزان فروش آنها در بازار 80 میلیونی ایران چندین برابر بازار 1.3 میلیاردی چین است، خودروهایی بهروز و مناسب هستند؟ چطور خودروهایی که پنج ستاره ایمنی از معتبرترین موسسه ایمنی دنیا را دریافت کردهاند، ایمن نیستند، ولی خودروهایی که حتی در موسسه نهچندان معتبر China NCAP هم تست نشدهاند یا اگر هم تست شدهاند نمرات درخشانی دریافت نکردهاند، نگرانی از بابت ایمنی و استاندارد برای این دوستان ایجاد نمیکنند؟
سکوت معنیدار این خبرگزاری، که اساساً باید به دنبال حفظ منافع مردم باشد، در برابر این پرسشها، و دروغپراکنی و تخریبهای آن در برابر قراردادی که میتواند تغییرات مثبتی در صنعت خودروی کشورمان داشته باشد برای ما بسیار جای سؤال دارد. چراکه این خبرگزاری شناخته شده، به طیفی سیاسی خاصی تعلق دارد که حامیان اصلی دولتی بودند که در آن دولت 8 سال تمام خودروسازی ما بدون هیچ پیشرفتی، صرفاً درجا زد، پای خودروهای چینی به بازار کشورمان باز شد و تمامی خودروسازان بخش خصوصی و دولتی آلوده به مونتاژ خودروهای چینی شدند.
اگر این ابهامات زیاد و سؤالات بیپاسخ نبود، شاید میتوانستیم نیت نویسنده مطلب و کل خبرگزاری را خیر فرض کنیم و این همه غلطهای فاحش و دروغهای بزرگ را بهپای بیسوادی و بیاطلاعی نویسنده مطلب بگذاریم. اما هرچقدر که سعی کنیم با دید مثبت به قضیه نگاه کنیم، باز هم خبث نیت و غرضورزیهای این خبرگزاری از لابهلای سطور و کلمات این مطلب خودنمایی میکند و باعث میشود که نتوانیم چشم خود را بر روی آن ببندیم. چراکه این خبرگزاری نماینده طیف سیاسی خاصی است و آنچه از مطالبی اینچنینی دریافت میشود، این نکته است که برخیها شمشیرهایشان را از رو بستهاند تا به هر قیمت ممکن جلوی پیشرفت خودروسازی را بگیرند و هر طور که شده در این راه سنگاندازی کنند. حتی اگر به قیمت دروغپراکنی و زیر سؤال رفتن اعتبارشان بین افرادی باشد که از مقوله خودروسازی سر درمیآورند.
قرارداد ایرانخودرو با پژو همانند هر قرارداد دیگری دارای نقاط قوت و ضعفی است. اساساً نمیتوان در مذاکره کاری کنیم که بدون دادن امتیاز به طرف مقابل، صرفاً از آن امتیاز بگیریم، چراکه طرف مقابل هم در مذاکرات به دنبال تأمین منافع خود است و اگر منافعش تأمین نشود، قراردادی در کار نخواهد بود. اصل مذاکره هوشمندانه بر این اساس است که با دادن و گرفتن امتیاز به حالتی برسیم که برای هر دو طرف راضیکننده باشد.
در قرارداد ایرانخودرو با پژو نقاط قوت خوبی دیده میشود که میتواند مسیری جدید برای صنعت خودروسازی ما ایجاد کند و الگویی برای سایر قراردادهای خارجی باشد. امیدواریم که این قرارداد و قراردادهای آینده صنعت خودروسازی کشورمان بتوانند اصلیترین هدف، که همان تأمین حقوق مردم است، را برآورده سازند. بدون شک سوار شدن بر خودروهایی ایمن و دارای استانداردهای روز دنیا جزو حقوق اصلی مردم است و خودروسازان باید در این راستا گام بردارند تا برنده اصلی مردم باشند. در نهایت امیدواریم که رسانههای اینچنینی دست از دروغ، تخریب و لجن پراکنی بردارند و بهجای زیر سؤال بردن شرافت خبرنگاری، در راستای احقاق حقوق مردم و افزایش اطلاعات عموم تلاش کنند.
مراجع:
1- پدال
2- فارس نیوز
3- left-lane.com
4- left-lane.com
5- ویکی پدیا
6- Euro NCAP
7- Euro NCAP
8- Euro NCAP
9- left-lane.com
10- Chinaautoweb
11- ویکی پدیا