شکست انتقال فناوری از طریق تولید مشترک در هیوندای
شرکت هیوندای موتورز کره جنوبی به عنوان یکی از نمونههای موفق در نیم قرن اخیر، هیچگاه مشارکت به صورت جوینت ونچر با یک خودروساز معتبر خارجی را نپذیرفت و حتی پس از مدت کوتاهی به این نتیجه رسید که تولید خودرو تحت لیسانس هرگز این شرکت را به آرمان های خود نمی رساند.
احتیاج هیوندای موتورز به همکاری دیگر خودروسازها در راهاندازی کارخانه و تولید محصول و تصمیم شرکت فورد آمریکا برای ورود به بازار خودروی کره جنوبی، این دو شرکت را بر سر میز مذاکره کشاند. فورد به دنبال سرمایهگذاری در بازار انحصاری و رو به رشد کره بود و به یک شریک کرهای برای عقد قرار داد جوینت ونچر احتیاج داشت تا علاوه بر کسب سود سرشار، زمام امور را نیز در دست داشته باشد. با این حال، هیچگونه مداخله خارجی در مدیریت شرکت از طرف هیوندای قابل قبول نبود و قرارداد جوینت ونچر را نمیپذیرفت. تا اینکه قرارداد بین دو شرکت کرهای و آمریکایی به جای مشارکت در سرمایهگذاری و مدیریت به صورت یک قرارداد تولید تحت لیسانس به منظور مونتاژ محصولات فورد درآمد.
کارخانه خودروسازی شرکت هیوندای با همکاری فورد آمریکا در سال ۱۹۶۸ راهاندازی شد و هیوندای شروع به مونتاژ محصول فورد کورتینا کرد. این روند همکاری دو سالی ادامه پیدا کرد، تا اینکه دولت کره جنوبی تصمیم به راهاندازی یک کارخانه بزرگ ساخت موتور خودرو در این کشور گرفت و عقد قرارداد جوینت ونچر با خودروسازهای بزرگ جهانی یکی از شروط دولت برای حمایت از خودروسازی بود که مجوز ساخت این کارخانه را دریافت میکرد. بنابر این دو شرکت هیوندای و فورد به منظور عقد یک قرارداد جوینت ونچر، دوباره بر سر میز مذاکره نشستند و به یک توافقنامه موقت سرمایهگذاری مشترک ۵۰:۵۰ در سال ۱۹۷۰ دست یافتند.
با این حال، دو شرکت بعد از مدتی دریافتند که اهداف راهبردی آن ها با هم در تضاد است. این تضاد و تناقض تمام حوزه کسب و کار، میزان صادرات و نیز مدیریت شرکت مشترک را شامل میشد. هیوندای به صادارت خودروهایی با سرمایه و فنآوری موتور فورد و از طریق شبکه فروش جهانی فورد پافشاری میکرد و در مقابل، فورد علاقهای به صادرات خودروهای حاصل از جوینت ونچر نداشت و به محدود کردن این مشارکت به کارخانه ساخت موتور اصرار داشت.
در واقع فورد که راهبرد و ساختار فراملی خود را در خطر میدید، شرکت کرهای را فقط به عنوان عضوی محلی از زنجیره تامین جهانی خود میپنداشت و پیشنهاد میکرد که هیوندای به عنوان یک پیمانکار فرعی در پروژه خودرو جهانی فورد ایفای نقش کند. اما در نقطه مقابل هیوندای به دنبال بومی کردن کامل تمامی اجزا خودرو بود. بنابر این، توافق نامه موقت دو شرکت در ژانویه ۱۹۷۳ از هم پاشید و دیگر هرگز رابطه بین این دو شرکت ترمیم نشد.
بعد از این، هیوندای تصمیم به انتقال فنآوری از سایر منابع به داخل شرکت گرفت و پروژه تولید خودروی داخلی خود را کلید زد. پروژهای که خیلی سریع به ثمر نشست و هیوندای را به عنوان پدیدهای نوظهور در صنعت خودروسازی به جهان معرفی کرد.