بررسی وضعیت لکسس و اینفینیتی در ۲۵ سالگی
بذرهای این موفقیت در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ میلادی گذاشته شد. محدودیت داوطلبانه دولت ژاپن برای صادرات خودرو و توافق سال ۱۹۸۱ قرار بود که اندکی از فشار وارد بر صنعت خودروی محلی امریکا کم کند. با توجه به محدودیت حجم خودروهای صادراتی، خودروسازان ژاپنی نیز به صورت ناگهانی برای سودآوری بیشتر، از خودروهای ارزان و اقتصادی به سمت خودروهای گرانتر کشیده شدند.
اولین خودروسازی که رسماً وارد این عرصه شد، هوندا با برند نزدیک به لوکس «آکورا» در سال ۱۹۸۶ بود. پس از آن، یک تیم تحقیقاتی از مهندسان تویوتا از ژاپن که در کالیفرنیا ساکن بودند، مشغول پایهریزی و مقدمات معرفی برند «لکسس» شدند. نیسان نیز در این زمینه به صورت مخفیانه در سال ۱۹۸۵ تلاش میکرد و یک برند لوکس با عنوان «اینفینیتی» ایجاد کرد تا بتواند با دیگر خودروسازان رقابت داشته باشد. هر دو برند لکسس و اینفینیتی اولین معرفی رسمی خود را در نمایشگاه دیترویت سال ۱۹۸۹ میلادی داشتند.
از میان سدانهای لوکس ژاپنی جدید، اینفینیتی Q45 بیشتر از همه ثابت کرده که یک خودروی ژاپنی است. با یک طراحی داخلی با استفاده از چوب و یک نشان شبیه به سپر سامورایی؛ امّا در همین حال، نشانههایی از مسمومیت به جگوار را در آن میتوان دید. در همین حال، لکسس در قالب مدل LS 400 نهتنها معنایی مترادف با واژه «لوکس» ارائه داده، بلکه زیبایی خارقالعادهای در آن به کار برده است. لکسس بهسرعت توانست هوش اقتصادی خریداران آمریکایی را به این موضوع متقاعد کند که خرید محصولات این برند، انتخاب هوشمندانهتری نسبت به واردات بیش از حد مهندسی شده و با قیمت بالای اروپایی است.
ابتدا برندهای آلمانی توسط شروع فوقالعاده ژاپنیها تحقیر شدند؛ به زودی، موج این شوک به رؤسای مرسدسبنز در اشتوتگارت نیز رسید. چگونه ممکن است یک برند لوکس جدید، محصولی به کیفیت کلاس S یا بهتر از آن، در هر زمینهای داشته باشد و در همین حال، قیمت آن کمتر از یک کلاس E باشد؟ با اضافه شدن کوپهها، سدانهای متوسط و مدلهای اسپرت در برندهای ژاپنی، شرایط از این نیز وخیمتر شد.
امّا امروز، خودروسازان آلمانی ترجیح میدهند این رقابت را با ژاپن مختومه اعلام کنند. ولی حقیقت این است که آلمانیها تمام شرایط کاریشان را برای رسیدن به برندهای ژاپنی تغییر دادهاند؛ در حوزههایی مانند طراحی، مهندسی، توسعه و بهویژه، خدمات مشتریان.
امروز، برندهای لوکس ژاپنی با همه آثار تخریبکننده ابتدایی خود، به نظر میرسد به یک وضعیت یکنواخت رسیدهاند. این در حالی است که رقیبان آلمانی به سرعت در حال حرکت به جلو هستند. در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ میلادی، اوج جنگ بر سر فروش خودروهای لوکس در ایالاتمتحده بین مرسدس و بامو بود. هیچکدام از برندهای ژاپنی نتوانستهاند دوباره به نقطه اوج فروشهای خود در گذشته برگردند. در همین حال، ژرمنها در حال ثبت رکوردهای تازه هستند. در دهه گذشته، بامو رشدی ۱۹ درصدی، مرسدس ۵۱ درصد و آئودی نیز ۱۰۳ درصد رشد داشته است. در همین حال، لکسس و اینفینیتی، کادیلاک و لینکلن همه با کاهش روبرو بودهاند.
در همین حال، باید به خاطر داشته باشیم که این جنگ در سراسر جهان جریان دارد؛ جایی که ژاپنیها مدت زیادی نیست که وارد بازار پرمیوم شدهاند. مخصوصاً اگر کسی به صورت جهانی به این مسئله نگاه کند، آلمانیها هنوز در این زمینه یکهتازی میکنند.
امّا دقیقاً فاصله بین لکسس و اینفینیتی با اروپاییان چیست؟ برای شروع، باید گفت که طراحی هنوز یکی از مسائل مهم است و برندهای ژاپنی در حال حاضر در تلاشاند که یک هویت ظاهری پیدا کنند. در وهله دوم، خودروهای آلمانی هنوز دارای کیفیت رانندگی بهتری هستند و بهینهسازی راحتی و سکوت در آنها همراه با دینامیک سرزنده، شرایطی را ایجاد میکنند که ژاپنیها هنوز نمیتوانند مانند آن را فراهم کنند. حتی وقتی ژاپنیها میخواهند یک خودروی اسپرت صرف بسازند، نتیجه چیزی ناموزون است. مدل اسپرت لکسس LFA در اینجا مدّنظر است. LFA واقعاً خودروی تأثیرگذاری بود؛ ولی بیشتر به خاطر قیمت ۳۷۵ هزار دلاری آن شناخته شد تا موتور V-10 با قدرت ۵۵۳ اسببخارش.
وقتی صحبت از تجربه مالکیت میشود، اینفینیتی و لکسس به شیوهای متفاوت نسبت به آلمانیها، با مشتریان آمریکایی رفتار میکنند. هیچکس تاکنون در یک لکسس LS نسبت به فهم برندهای ژاپنی از راحتی و امکانات لوکس تردید نکرده است.
بهینهسازی مصرف سوخت احتمالاً یک مزیّت برای لکسس خواهد بود؛ این کمپانی اولین شاسیبلند لوکس هیبریدی را معرفی کرده است؛ RX 400h مدل ۲۰۰۶ و اولین مدل نمادین هیبریدی به عنوان لکسس LS 600h L مدل ۲۰۰۸. با این حال، هنوز انتظار میرود که لکسس به سمت باتریهای قدرتمندتر لیتیومی حرکت کند تا بتواند نفوذ هیبریدیهای خود را گسترش دهد. اینفینیتی نیز هنوز انتظار یک مدل الکتریکی را میکشد؛ تکنولوژیای که نیسان هنوز آن را برای خود حفظ کرده است. در همین حال، اروپاییها به تنهایی شروع به ارائه مدلهای هیبریدی کردهاند و با مدلهای دیزلی خود نیز به مصرف سوختهای بسیار خوبی دست یافتهاند.
البته لکسس و اینفینیتی فعالیت خود را برای رسیدن به سطحی بالاتر و شرایط یک برند لوکس جهانی آغاز کردهاند. احتمالاً احیای دوباره لکسس، دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد و مخصوصاً مدل لکسس LFA به ما نشان داد که این کمپانی برای رسیدن به یک نقطه جدید در طراحی و عملکرد چقدر مصمم است. قدم بعدی لکسس، مدل جدید NX کراساور کامپکت است که با موتور توربوی ۲ لیتری چهار سیلندر خود، اهداف بسیاری را در سر دارد.
در همین حال، هیجان زیادی برای مدل ۲۰۱۵ جدید لکسس RC F با پتانسیل فروش بالایش وجود دارد و همینطور لکسس RC 350 مدل ۲۰۱۵ و مدل کانورتیبلی که به دنبال آن ارائه میشود را نباید فراموش کرد. مدل CT200h نیز یک خودروی هیبریدی با قدرت فراوان خواهد بود. در عین حال، هیچ حرفی از تغییرات LS سدان در مدل ۲۰۱۶ گفته نشده است. کراساور پرفروش RX این پتانسیل را داشت که تبدیل به نماد برند لکسس شود؛ با این حال، جایگزینی این مدل در سال ۲۰۱۵ برای لکسس مسئلهای دشوار خواهد بود. این خودرو با اینکه فروش بالایی برای خریداران سنین بالاتر داشته، ولی تصویر شاداب و جوانپسندانه لکسس را که هدف این برند است، بهخوبی نمایش نداده است.
در این میان، اینفینیتی، به دنبال لکسس، به بازار جهانی وارد شده و اینک خود را به عنوان یک کمپانی جهانی میبیند. این موضوع با رفتن رؤسای جهانیاش به هنگکنگ بیش از پیش نمایان شده است. اینفینیتی در نظر دارد تا سال ۲۰۲۰ سهمی ۱۰ درصدی از بازار فروش خودروهای پرمیوم را به خود اختصاص دهد. این تغییرات بهقدری در این کمپانی گسترده بوده که باعث درنظر گرفتن یک شیوه نامگذاری جدید برای تمام مدلهایش شده است.
مهمتر از همه اینکه، اینفینیتی به دنبال تصویری خاص در خودروهایش است. یکی از نمودهای آن را در اینفینیتی Eau روگ شاهد هستیم که از یک موتور دو توربوی V-6 با قدرت ۵۶۰ اسببخار، گیربکس ۷ سرعته اتوماتیک و دیفرانسیل تمامچرخ متحرک استفاده میکند. اینفینیتی Q80 قرار است که در سال ۲۰۱۷ میلادی عرضه شود و این مدل نمادین سدان ابعادی به اندازه مرسدسبنز استاندارد کلاس S خواهد داشت. Q80 پایهای برای مدل 2+2 کوپه اسپرت Q90 در سال ۲۰۱۹ و سوپرکار ۶۰۰ اسببخاری Q100 در ۲۰۱۹ یا ۲۰۲۰ خواهد بود. Q100 احتمالاً یک خودروی پلاگین هیبرید با موتور میانی خواهد بود. شاید مدل با اهمیت بیشتر، QX40 باشد که نسخهای با بدنه متفاوت از نسل بعدی مرسدسبنز GLA خواهد بود؛ چرا که نیسان و مرسدسبنز توافق کردهاند تا در آینده تبادل تکنولوژی با یکدیگر داشته باشند.
اینفینیتی، یکسوم سرمایهگذاریهای کوتاهمدت نیسان را به خود اختصاص داده تا بتواند خودروهای پیشرفته و جذاب برای مشتریان تولید کند و آمار فروش جهانی خود را در سال ۲۰۲۰ به ۵۰۰ هزار دستگاه در سال برساند. بدیهی است که پیوند تکنولوژی جدید بین اینفینیتی و مرسدس، بر سرعت این توسعه خواهد افزود. با این حال، وقتی نسل بعدی مرسدسبنز کلاس A در سال ۲۰۱۸ وارد بازار شود، اینفینیتی قرار است که از سه مدل رونمایی کند؛ یک چهار در ناچبک (Q40)، یک کراساور کامپکت با حال و هوای اسپرت (QX30) و یک مدل ۲ در نمادین، یک کوپه یا هاچبک (Q20).
لکسس نیز شریک تکنولوژیک آلمانی مخصوص به خود را دارد. ۲ سال قبل، تویوتا در این زمینه با بامو به توافق رسید. در کوتاهمدت باید انتظار داشته باشیم که موتورهای دیزل بامو را در مدلهای لکسس ببینیم. ولی در درازمدت، مدل ZX6 که یک پروژه اسپرت مشترک است، بیش از همه جلبتوجه میکند. این پروژه نهایتاً به مدلهای بامو Z7 و کوپه لوکس لکسس SC ختم خواهد شد. این خودروی دیفرانسیل عقب، احتمالاً از یک موتور شش سیلندر در یک ردیف یا یک موتور V6 همراه با گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک استفاده خواهد کرد. همچنین گفته میشود که مدل 2+2 کوپه از سه موتور الکتریکی استفاده خواهد کرد؛ یک موتور الکتریکی ۸۲ اسببخاری بین موتور قرار گرفته در جلو و گیربکس و موتورهای ۹۲ اسببخاری در کنارههای دیفرانسیل در عقب.
جان دو نیسچن، مدیرعامل اینفینیتی در این زمینه میگوید:
در طول ۲۵ سال آینده، اینفینیتی باید از یک برند آمریکایی به یک برند جهانی تبدیل شود. هدف ما این است که عضو ثابت باشگاه خودروهای پرمیوم شویم.
لکسس نیز به همین ترتیب، درصدد کم کردن فاصلهاش با ژرمنها است. کیوتاکا ایسه و گروه کاریاش بهخوبی میدانند که باید مدلهای سرزندهتر و جذابتر تولید کنند و توجه بیشتری به دینامیک وسیله نقلیه داشته باشند؛ در همین حال، آنها باید نقاط قوّت کنونی را در زمینههای چون راحتی و خدمات مشتریان را حفظ کنند.
منبع: automobilemag - در همین ارتباط بخوانید: ۲۵ سال پس از تهاجم ژاپنیها، پیروزی با آلمانهاست