قبری با شمعهای سوخته؛ بیش از یک میلیارد تومان برای بارگاهی که ساخته نشد
میراث فرهنگی و گردشگری - آفتاب نوشت: قبر وسط یک سکوی مربع سیمانی است با چند سانتیمتر فاصله از زمین. نیمی از سنگ قبر سیاه شده. معلوم نیست از روغن سوخته یا شمع. کف گورستان سنگهای کوچک ریختهاند. پشت قبر یک دیوار آجری است. دیوار دور گورستان هنوز کامل نشده. این گورستان در شهر خوی است، بلوار امام حسین، بالاتر از زنبورداران، بنبست منزلت. قبر پوریای ولی هم همینجاست.
پرسوجوها نشان میدهد، برای ساماندهی قبر پوریای ولی و مرمت همین دیوارهای نصفهنیمه، که در عکسها هم پیداست، شهرداری و مجلس نزدیک یک میلیارد و دویست میلیون تومان بودجه اختصاص دادهاند. این در حالی است که همیشه وقتی از مسؤولان دربارهی ساماندهی بناهای تاریخی و مهم سؤال میکنیم، میگویند: «اعتبار نداریم.»
«ما که نفهمیدیم، اینجا چی داره میگذره. دو سال پیش گفتند شهرداری سیصد میلیون اختصاص داده برای ساماندهی مقبره. کارهایی هم برای بارگاه شمس انجام شد، همان که طرحش با داوری آقای کیارستمی تأیید شد. اما حالا خودتان شاهدید، اینجا چه میبینید جز یک قبر داغان و خراب. یک مُهر بزرگ هم گذاشتند و رویش نوشتند پوریای ولی. این درسته؟» یکی از اهالی خوی اینها را میگوید. دلنگران و ناراحت که چرا باید مقبرهی یکی از مشاهیر ورزشی ایران چنین سرنوشت تلخی داشته باشد.
زیرپاییها روی دیوارهای مقبره
«دو سال پیش این دیوار کشیده شد. حالا شهردار و فرماندار عوض شدهاند. گورستان زبالهدانی شده. کارواشی در این نزدیکی است که زیرپاییهای ماشینها را میاندازد روی این دیوارها تا خشک شوند. این بود نتیجهی طرح ساماندهی گورستان پوریای ولی.»
مرد خویی زیرپاییها را کناری میزند و سری تکان میدهد: «گردشگر؟ گردشگر کجا بیاید؟ چند وقت پیش گروهی گردشگر خارجی آمدند، برای دیدار از مقبرهی شمس، به اینجا هم آمدند، گفتند اینجا که هیچی نیست. راست میگفتند، برای چه گردشگر اینجا بیاید؟ تازه اینجا خیابان بنگاههاست. زن و بچه هم بهزور میآید، چه برسد به توریست.»
مقبره پوریایولی در خوی تا بارگاه شمس تبریزی یک ربع بیشتر فاصله ندارد. اینجا به دلیل قرابتهای متعدد معمولاً با ترکیه مقایسه میشود، اما اتفاقی که طی چند سال اخیر در قونیه برای جلب گردشگر افتاد، هرگز اینجا اجرایی نشد. با آنکه بیش از ۲۰۸ اثر تاریخی در خوی وجود دارد و مقبرهای همچون شمس تبریزی و پوریای ولی.
«اینجا آخر هفتهها اهالی ورزش جمع میشوند و شمع روشن میکنند اما چه فایدهای دارد وقتی که بوی بد میدهد. وقتی مقبره سیاه شده؟ وقتی گورستان اینقدر بیدر و پیکر است.» مرد از کنار گورستان رد میشود. آن سوتر ساختمانهای مسکونی چندطبقه دیده میشوند. گورستان مهجور مانده.
ششصد میلیون خرج روکش دیوار
«مقبرهی پوریای ولی خاکی بود، در مجموعهی آرامستان پیرولی. با توجه به اینکه شورای شهر و شهرداری رویکرد فرهنگی دارند، قرار بود مجموعهای به نام باغ پوریا درست کنند. دو سال است که طرح در حال اجراست. محوطهسازی انجام شده و کارهای دیگر آن هم در حال انجام است.» اسماعیل لطفی، روابط عمومی شهرداری خوی، اینها را میگوید. او خود دستی بر قلم دارد.
بااینحال شواهد نشان میدهد که پروژه متوقف است. او میگوید: «درست است. البته قبلاً خیلی نامناسبتر بود برای گردشگران. الان حداقل دو سه تا مقبره بازسازی شده و فضایی مناسب برایش ساخته شده. زورخانهای هم به نام پوریای ولی قرار بود بسازند اما چون مشکل اوقاف داشت هنوز به نتیجه نرسیده.»
لطفی میگوید: «شهردار قبلی اعتباراتی را اختصاص داده بود و محوطهسازی شروع شد و چهارصد میلیون هزینه شد. به نظر من مشکل این است که سنگ بزرگی برمیداریم، برای نزدن. همان دو سال پیش نمایندهی وقت خوی، آقای صدر، همراه عدهای دیگر چون آقای فتحالهزاده، آقای دبیر و آقای طالقانی هیأت امنایی را تشکیل دادند و قرار شد که رسیدگی کنند ولی متأسفانه همینطور ماند و اقدام خاصی صورت نگرفت. شهرداری منتظر است که برنامهی تولیت پوریای ولی مشخص شود. ما دست نگه داشتهایم. شهرداری دو سال پشت سر هم سیصد میلیون اعتبار گذاشته بود. ولی قبول کنید با این مبلغ کار زیادی نمیشود انجام داد، جدارهسازی انجام شده و سنگنوشتهای هم در ورودی آن گذاشته شده است.»
قدیمیها هنوز گورستان پیرولی را به خاطر دارند. گورستانی که دیوار داشت اما قدیمی بود و بخشهایی از آن ریخته بود. طی دو سال گذشته ششصد میلیون تومان هزینهی روکش کردن همان دیوار نیمریخته و جدارهبندی و جدا کردن مقبرهی پوریای ولی از بقیهی قبرها با سیمان و سنگ شده است.
«به عنوان شهروند خوی روی این مقبره تعصب دارم. در شهر خوی آثار تاریخی بسیاری داریم. سلسلههای مختلف حکومتی اینجا داشتیم و بهنوعی گالری تاریخی است؛ دورهی سلجوقی، صفوی و قاجار با چهار هزار سال قدمت. بههرحال من فکر میکنم پوریای ولی شهرت جهانی دارد و باید اقدامات ساماندهی ادامه پیدا کند. همانطور که در آرامگاه شمس کارهایی کردهایم.»
اگر آرامگاه مولانا را در قونیهی ترکیه دیده باشید، نمیتوانید آنها را با هم مقایسه کنید. لطفی توضیح میدهد: «بله البته درست است قابل مقایسه با قونیه و بارگاه مولانا نیست اما به نظرم ما هنوز به آن نگاه مدیریتی نرسیدهایم. با این وجود ما خیلی زحمت کشیدیم که تمام مسیرهای گردشگری به خوی ختم شود. خدمات رایگان هم میدهیم. اگر بخواهید این مسأله را پیگیری کنید، به نظرم باید از هیأت امنای آن بپرسید.»
تنگنظریها نگذاشت ما کاری انجام دهیم
مؤید صدر مسؤول هیأت امنایی است که دو سال پیش برای بازسازی مقبرهی پوریای ولی تشکیل شد: «با توجه به اینکه مدارک زیادی داشتیم مبنی بر اینکه آرامگاه خوی مربوط است به پوریای ولی، و این خبر در رسانههای رسمی و تصویری هم منتشر شد، تصمیم گرفتیم اینجا را احیا کنیم. دیدیم که بودجهی دولتی نیست. هیأت امنایی طی جلسات متعدد تشکیل دادیم. هیأت مدیره هم انتخاب شد اما متأسفانه به دلیل طولانی شدن روند بوروکراسی اداری، هنوز بعد از دو سال نتوانستیم بنیاد پوریای ولی را ثبت کنیم.»
صدر، دربارهی اینکه میگویند اعتباراتی برای ساماندهی این بارگاه از مجلس دریافت کردهاند، پاسخ میدهد: «من یک بار پولی را گرفتم، حدود ششصد میلیون تومان. این پول را بنا به تبصرهای دریافت کردم که اعتباراتی را در اختیار نمایندگان قرار میدهد. این پول از طریق وزارت ورزش اختصاص داده شد اما به دلیل اینکه در گورستان پوریای ولی قرار است بارگاهی ساخته شود، فضا کم بود و ما زورخانه را جای دیگری ساختیم. این زورخانه در حال اتمام است.» به نظر میرسد که با اختصاص این بودجه برای ساخت زورخانه در جای دیگر شکلگیری مقبرهی پوریای ولی دوباره با مشکل روبهرو شود. صدر ادامه میدهد: «نمیدانم چه مبلغی را شهرداری اختصاص داده اما آنجا کار چندانی نشده. تنها دیوارها روکش شدهاند که سرجمع بشود چهل پنجاه میلیون تومان. یعنی عقلم قبول نمیکند بیشتر از اینها خرج کرده باشند. متأسفانه الآن شرایط مقبرهی پوریای ولی بسیار اسفبار است. کارشکنی آشکاری کردهاند. اینها مشمول ذمهی مردم و پوریای ولی و خوی هستند.»
«بههرحال تلاشهای شما هم نتیجه نداده.» صدر اما از تلاشهای خود دفاع میکند: «آنقدر کوتاهنظریها زیاد بود که من نتوانستم کاری انجام دهم. باورتان نمیشود، آقای عباسزاده، مدیر وقت میراث فرهنگی، وقتی فهمید ما میخواهیم مقبرهی پوریای ولی را بسازیم، بیانیهای صادر کرد که مقبرهی پوریای ولی در ایران نیست. خلاصه آدم واقعاً متأسف میشود. مفاخر دیگر کشورها را به نام خودشان میزنند. همه فکر میکنند که مولوی اهل ترکیه است. من حتی پیشنهاد دادم که هفتم مهر را به نام روز شمس تبریزی نامگذاری کنند، موافقت هم شد. در تقویمها هم ثبت شد اما تنگنظریها نگذاشت ما کاری انجام دهیم.»
بنابراین هیأت امنایی که متشکل از علی فتحالهزاده، مدیرعامل باشگاه استقلال، طالقانی، علیرضا دبیر، و دکتر صدر، نمایندهی وقت شهرستان خوی، بود نتوانسته تا امروز کاری پیش ببرد.
به سراغ علیفتحالهزاده رفتیم، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال، تا از او دربارهی چرایی شرایط فعلی مقبرهی پوریای ولی بپرسیم: «دو سال پیش بود که به پیشنهاد آقای صدر ما به همراه چهرههای ورزشی هیأت امنایی تشکیل دادیم. قرار بود کارهایی را انجام دهیم. متأسفانه همکاریهای لازم با ما انجام نشد. ما حکم نظارتی روی کارها داشتیم و نمیتوانستیم مستقل عمل کنیم.»
- با وجود اینکه شما هیأت امنا را تشکیل دادید، شرایط مقبره بسیار نامناسب است و اعتبارات، صرف آن نشده.
فتحالهزاده پاسخ میدهد: «بنده هم موافق هستم. این پولها معلوم نیست که چگونه خرج شدند. برای همین میخواهم هفتهی دیگر به خوی بروم و پیشنهاد تشکیل کمیتهی نظارتی بر اقداماتی که در این گورستان انجام شده بدهم.»
سفیر ایران: قبر پوریای ولی در تاجیکستان است
کسی خبر از اعتبارات ندارد. شهرداری فعلی همهی مشکلات را به گردن قبلیها میاندازد.
«من فکر نمیکنم، با این روند فعلی، تا بیست سال دیگر هم بتوانیم این قبرستان را سر و سامان دهیم.» لطفی، روابط عمومی شهرداری، این را میگوید. شاید حتی از بیست سال هم بیشتر زمان بگذرد. وقتی مسؤولان حتی قطع به یقین نمیگویند که اینجا قبر پوریای ولی است. هرچند سه احتمال دربارهی جایگاه اصلی قبر مرد پرآوازهی مردانگی و معرفت در کشتی ایران وجود دارد، یکی در خوی که از همه قویتر است، دیگری در صومعهسرای شمال، که به نام محمود خوارزمی است، و دیگری در تاجیکستان که البته آنجا جایگاه و مرتبهی بالایی بین تاجیکها دارد.
محسن پاکآیین، سفیر تامالاختیار ایران در جمهوری آذربایجان، بدون کوچکترین اشارهای به قبر پوریای ولی در ایران و بدون در نظر گرفتن شرایط مشاهیری که هر روز به نام کشوری دیگر ثبت میشوند، در یادداشتی مینویسد: «تا زمانی که به ازبکستان نرفته بودم فکر نمیکردم که مقبرهی پوریای ولی، پهلوان جوانمردی که الگوی رادمردان و پهلوانان ایران است، در این کشور باشد. همیشه ارادت خاصی به این مرد بزرگ داشتم.»
او در جایی دیگر میآورد: «وقتی در آرامگاه بودیم بیش از ده مورد عروسی را شاهد بودیم. این عروس و دامادها قبل از ورود به آرامگاه از چاه آب حیاط، که میگویند پوریا حفر کرده، آب مینوشیدند و سپس وارد حرم میشدند. بیرون آرامگاه نیز بازارچه، مدرسه و مسجد وجود داشت و در واقع آرامگاه پوریای ولی در میان انبوهی از آثار تاریخی قرار دارد. وفات پوریا را همهی منابع سال ۷۲۲ و در خیوه ذکر کردهاند. زیارت حرم پوریای ولی از جذابترین و پرمعناترین بخشهای سفر ما بود و خاطرهی این سفر همواره در ذهن من خواهد ماند.»